*****
عشق چیست ؟
جزآنکه زن همدمی باشدبرای مرد و مرد تکیه گاهی برای زن ؟
یعنی فهم و اجرای این نیم خط آنقدر سخت است که همه تنهایند ؟
جایی دیگر | گلی ترقی
اگر به ظالم رو بدهی و بگذاری که یک انگشت به حق تو تجاوز کند، به هزار انگشت هم اکتفا نخواهدکرد ! این خود ماانسان ها هستیم که می بایست حریم خود را بزرگ درنظر بگیریم .
بارنابی روج | چارلز دیکنز
نمی دانست که عشق حتی در شلوغ ترین زندگی ها همیشه می تواند حضورش راپررنگ کند، نمی دانست که دولت مردی بیش ازحد خسته ، دور و برساعتی که معشوقه اش منتظر اوست ، دنیا را از حرکت متوقف می کند .
برهوت عشق | فرانسوا موریاک
کلارک جسارت رادر تو دیدم ، اما تو سرکوبش کردی،پنهانش کردی، کاری که اغلب آدم ها می کنند .
به تو نمی گویم از ساختمان چند طبقه بپر پایین یا کنار نهنگ ها شنا کن یا ازاینجور کارها ... اما جسورانه زندگی کن ، در زندگی ات شجاعت به خرج بده ، تلاش خودت را بکن و یک جا ننشین .
من پیش از تو | جوجو مویز
هیچ زنی نمی تواند تا ابد به یک عشق بچه گانه قانع باشد . پاول کاملا راضی بود . او از آسایش بی تعهدی لذت می برد ، هرمردی در وجودش یک رگه خودخواهی دارد ، بر زن است که از خود و از ماموریت خود به عنوان یک زن دفاع کند .
شوخی | میلان کوندرا
کسی که در برابر بتهوون ،باخ و موتزارت ، فروتنانه سکوت اختیار کند ، به تارجلیل شهناز، عود نریمان ، آواز شجریان و ترانه ی " اندک اندک " شهرام ناظری عاشقانه گوش بسپارد ، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
کسی که مولوی را قدری بشناسد ، حافظ را قدری بخواند ، خیام را گهگاه زیر لب زمزمه کند ، و تک بیت های ناب صایب را دوست بدارد ، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
کسی که زیبایی نستعلیق و شکسته ، اندوه مناجات سحری در ماه رمضان ، عظمت خوف انگیز کاشیکاری های اصفهان و اوج زیبایی طبیعت را در رودبارک احساس کرده باشد ، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
" شاید سخت ، شاید دردمندانه ، شاید در فشار ، اما بدون شک به درستی زندگی خواهد کرد .
چهل نامه کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی

بعضی وقت ها احساس می کنم که هیچ چیز معنی ندارد . در سیاره ای که میلیون ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می رود ، ما در میان غم زاده شده ایم ؛ بزرگ می شویم ، تلاش و تقلا می کنیم ، بیمار می شویم ، رنج می بریم ، سبب رنج دیگران می شویم، گریه و مویه می کنیم ، می میریم ، دیگران هم می میرند و موجودات دیگری به دنیا می آیند تا این کمدی بی معنی را ازسر گیرند ...
تونل | ارنستو ساباتو
حافظه ی آدم در ندارد که آدم ها برای رفت و آمدشان اجازه بگیرند ، در زندگی هرکس چندنفری هستند که برای ردشدن ازمرز ذهن ویزا لازم ندارند و خواسته و نخواسته همه جا با اوهستند . لابد تاپای گور هم .
بعد ازپایان | فریبا وفی
ما خیال می کردیم که راه رسیدن به آن ناکجاآبادمان از هرکوچه ای باشد ، باشد ؛ قصد فقط رسیدن است ، به دست گرفتن قدرت است ، حاکمیت سیاسی است . فکر هم می کردیم این چیزها ، این دورویی ها ، پشت و واروهای هر روزه مان را وقتی به آن جامعه رسیدیم مثل یک جامه قرضی در می آوریم و می اندازیم توی زباله دانی تاریخ . اما حالا می فهمم تاریخ اصلا زباله دانی ندارد . هیچ چیز را نمی شود دورریخت.
نیمه تاریک ماه | هوشنگ گلشیری
شمازبان خودرا انتخاب نکرده اید ، شما مذهب یا ارزشهای اخلاقی خویش راانتخاب نکرده اید
آنهاقبل ازتولد شما وجودداشته اند ، ماهرگز مجال این را نداشته ایم که انتخاب کنیم
به چه چیزباور داشته باشیم به چه چیز نه !
ماحتی نام خودرا انتخاب نکرده ایم !
چهار میثاق | دون میگوئل روئیز | مترجم : دل آرا قهرمان
اگرخدا وجود داشته باشد درمورد موجوداتی که تصمیم می گیرند این زمین را زودتر ترک کنند بخشنده خواهد بود و شاید از اینکه مارا وادار به این کرد که وقت مان را آن جا بگذرانیم ، معذرت بخواهد .
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد | پائولو کوئلیو | مترجم : آرش حجازی
مغزم چنان از مسائل مختلف انباشته شده که در شرف انفجار است . احساس میکنم شقیقه هایم می کوبد . طپش آن هارا حس می کنم . انتظار ندارم که خارق العاده شود ، انتظار ندارم که یک شاهکارخلق کنم ، خیلی ساده ، فقط می خواهم زندگی کنم .
سه سال | آنتون چخوف | مترجم : هنگامه ایرانی

یک راه برای آنکه بفهمید چطور رابطه رفته رفته تباه میشود متمرکزشدن روی مرحله ی آغازین رابطه است ؛ زمانی که طرفین یکدیگررا کشف میکنند باهم خوش میگذرانند وتمام خصوصیات یکیدیگررا دوست دارند. به رابطه فعلی یاقبلی خود فکرکنید. به طرف مقابل خودچقدر دلگرمی میدادید و چقدر اورا تحسین میکردید . چقدر از دلگرمی دادن او لذت می برید. اما مسئولیت ها، فشارها،دردسرها و غم و غصه ها بتدریج زیاد میشود، کاربچه ها ومشکلات مالی جای خوشی ها ولذات اوایل رابطه را میگیرند و برای دلگرمی چه اتفاقی می افتد؟
معمولا دلسردی،سرزنش، تمسخر ودور شدن جای آن رامی گیرد. درچنین شرایطی عصبانیت نمو میکند وابزاری برای شکست دادن دشمن فرضی و دورماندن ازیکدیگر میشود . بنابراین وقتی باکسی که نسبت به اومتعهد هستید رابطه دارید، رابطه ی خودرا دراولویت قراردهید. همینطور که فشارها بیشتر میشود باید بیش از پیش آسایش خودوهمسرتان رادر اولویت قراربدهید.
مدیریت عصبانیت برای خانواده ها | گری مکی- استیون میبل | مترجم : مهرداد فیروزبخت

باخود می گویی : من درمیان این موج عظیم همنوعان خود ؛
هرگز ...هرگز...!
نمی توانم ..! نمی توانم ..!
اما سروشی آسمانی در دلت نجوا میکند: " توچنان توانایی که باورنتوان کرد ، به کارهایی قادری که هرگزتصورش را نمیکردی
به جز حصارذهن تو که تورا ناتوان می نمایاند باور کن ، توانایی هایت هیچ مرزی نمی شناسد
فقط ، میندیش که نمی توانی ! بیندیش که می توانی !
لطفا موفقیت را باور کنید | محمود نامنی
برماست که لذت ببریم ازغذا ، از بوهای خوش، از رنگ ها، از جامه های زیبنده ، از موسیقی از بازی ها ، ازنمایش ها واز همه گونه تفریح که هرکس می تواند بی آنکه آزاری به کسی برساند بدان بپردازد . باید چیزهای زندگی رابه کار برد و تا هراندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و درپیوند دادنشان به هم کوشید ، زیرا هرچیزکه در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است . برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید؛ با آگاهی کامل باید باهمه طبیعت یکی شد .
یکدیگر را در آغوش بگیریم ، ای میلیون ها مردم !
سفر درونی | رومن رولان | مترجم : م .ا . به آذین
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
پاراگراف کتاب،
،