.....................



گاهی خسته می شود ..
خسته از سرنگ های بی رحم همیشگی ..
خسته از انتظار بر روی تخت ..
خسته از تهوع های بی وقت ..
خسته از نگاه دیگران ..
خسته از جمله تکراری



:: موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در شنبه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:59


نقاشی زیبا پشت ماشین های کثیف + تصاویر

"بن لانگ" هنرمند انگلیسی با هنر خود کامیون های آلوده شهر را به نمایشگاه آثارش تبدیل کرده است. این هنرمند بر روی خودروهای آلوده که اغلب از میان کامیونت ها انتخاب می شوند نقاشی های باورنکردنی می کشد.

 با قدم زدن چند ساعته در خیابان متوجه خودروهای مختلفی خواهید شد که به خاطر آلودگی کثیف و بدچهره شده اند. خودروهای کثیف چهره شهر را برهم می زنند و باعث از بین رفتن زیبایی ها می شوند اما هنر می تواند راهکار پایان دادن به این کثیفی ها باشد.

“بن لانگ” هنرمند انگلیسی با هنر خود کامیون های آلوده شهر را به نمایشگاه آثارش تبدیل کرده است. این هنرمند بر روی خودروهای آلوده که اغلب از میان کامیونت ها انتخاب می شوند نقاشی های باورنکردنی می کشد.

شاید نقاشی کشیدن روی خودروهای کثیف کار تازه ای نباشد اما آثار “بن لانگ” تفاوت محسوسی با دیگر نقاشی ها دارند. تصاویری که “لانگ” خلق می کند همگی با جزئیات دقیق کشیده می شوند و شاید قلمو نقاشی او انگشتش باشد ولی تصاویری که در انتها دیده می شوند واقعا باورنکردنی هستند.

این نقاشی ها باعث مشهور شدن وی در دنیا شده است و جالب است این نکته را بدانید که صاحبان این خودروها هرگز دوست ندارند خودروی خود را بشویند تا هنر بن لانگ از بین برود.

 



:: موضوعات مرتبط: گوناگون، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:57


یادمه هشت سالم بود
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود

الان پنجاه سالمه،اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لذت میبرن

از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: جملات ادبی، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:54


می تونم به همسر شما نگاه کنم و لذت ببرم ؟

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :
« ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ولذت ببرم ؟ »

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود ، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت ، یقه ی جوان را گرفت و عصبانی ، طورری که رگ گردنش بیرون زده بود ، او را به دیوار کوفت و فریاد زد : « مرتیکه عوضی ، مگه خودت ناموس نداری... خجالت نمی کشی؟»

جوان اما ؛ خیلی آرام ، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و واکنش نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد: « خیلی عذر میخوام، فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین ، دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن ، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم...

حالا هم یقمو ول کنین ، از خیرش گذشتم !»
مرد خشکش زد... همانطور که یقه ی جوان را گرفته بود ،
آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد .....



:: موضوعات مرتبط: جملات ادبی، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:53


 

عکس نوشته

 

fun (1)

 

fun (2)

 

fun (3)

 

fun (4)

 

fun (5)

 

fun (6)

 

fun (7)

 

fun (8)

 

fun (9)

 

fun (10)

 

fun (11)

 

fun (12)

 

fun (13)

 

fun (14)

 

fun (15)

 

fun (16)

 

fun (17)

 

fun (18)

 

fun (19)

 

fun (20)

 

fun (21)

 

fun (22)

 

fun (23)

 

fun (24)

 

fun (25)

 

fun (26)

 

fun (27)

 



:: موضوعات مرتبط: جملات و عکس نوشته های الهام بخش و زیبا برای زندگی، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:52


توی یكی از فیلم های جیمز باند، یك دیالوگ جالب بود!
هنرپیشه نقش منفی به جیمز باند گفت:
"وقتی بچه بودم موش های صحرائی به مزرعمون حمله كردند و تمام محصول هامون را خوردند...
مادر بزرگم چند تاشون را انداخت توی یك قفس و بهشون غذا نداد تا از گشنگی شروع كردند هم دیگه را بخورند...
دو سه تا موشی كه آخر سر موندند را آزاد كرد...
بهش گفتم، مادر بزرگ چرا آزادشون میكنی؟
گفت:"این ها دیگه موش خور شدند و هر موشی وارد مزرعه بشه تیكه تیكه اش میكنند!"
(حکایتی تلخ از جامعه ما)



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:46


بی تفاوتی

به نام خدا
بی تفاوتی ، خیلی کار خوبی است. بی تفاوتی، یعنی اینکه وقتی دوست ما مشکلی دارد، ما به او کمک نکنیم. چون مشکل خودش است و به ما ربطی ندارد.
در نتیجه ما باید انسانهای بی تفاوتی باشیم و از مشکلات دیگران ناراحت نباشیم و فقط به فکر خودمان باشیم.
آقا اجازه ؟؟ انشامون تموم شد، میشه بِشینیم ؟؟



:: موضوعات مرتبط: گوناگون، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:43


دنیای مدرن و انسانیت + تصاویر

هنوز انسانیت و عاطفه در گوشه و کنار این دنیای مدرن زنده است و مردم دنیا در هر حالتی سعی بر کمک به انسان‌ها و حیوانات دارند که این عامل بقای انسان‌هاست.

 جامعه و دنیای مدرن شاید باعث شده باشد برخی خودخواه شده باشند اما هنوز می‌توان گفت مهربانی و عاطفه در گوشه‌هایی از دنیا زنده است؛ این تصاویر زیبا انسان را به زندگی و به عشق و محبتی که برخی از انسان‌ها نسبت به انسان‌های دیگر یا حتی حیوانات دارند امیدوار می‌کند و نشان می‌دهد هنوز انسانیت وجود دارد و حتی اگر این کمک‌ها کوچک و ناچیز باشند باعث دلگرمی می‌شوند و این عمل عامل بقای انسان‌هاست.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 دو جوان نروژی گوسفندی که در حال غرق شدن بود را نجات دادند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 هر یکشنبه در نیویورک این آرایشگر به طور رایگان موهای افراد بی خانمان را کوتاه می‌کند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 یک کودک مبتلا به اوتیسم دوستان همکلاسی خود را به جشن تولدش دعوت می‌کند اما هیچکدام نمی‌آیند و بعضی از ساکنان شهر که گروه آتش نشان و پلیس بودند برای خوشحال کردن کودک به جشن تولد کودک رفتند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 گروهی از خدمه بیمارستان برای خوشحال کردن کودکان بیماری که در بیمارستان هستند با لباس شخصیت‌های فیلم و کارتون آنها را سرگرم کردند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

این مرد تمام یک بعد از ظهر سگ خود را داخل برکه در آغوش گرفته بود زیرا درد ماهیچه او از این طریق کاهش پیدا می‌کرد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 این مرد گربه را که در خطر افتادن در آب بود با چتر نجات داد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 این مرد جان یک اردک که داخل آب، یخ زده بود را نجات داد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 این سرباز در حین جنگ با کره، به بچه گربه غذا می‌داد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 یکی از کارمندان فروشگاه چتر بالای سر پیر مردی که با واکر راه می‌رفت گرفته و او را تا خانه همراهی کرد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

برای کریسمس مردم برای یک بی‌خانمان کادو و درخت کریسمس بردند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 مردم یک شهر کوچک برای کودکانی که نمی‌توانند  راه بروند و مجبور هستند روی صندلی چرخ دار بشینند تاب‌های مخصوص ساخته‌اند.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 آتش نشان در حال اکسیژن دادن به یک بچه گربه است.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 نجات جان یک گربه از آتش سوزی توسط آتش نشان.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 مردی کفش‌های خود را به یک دختر بی‌خانمان داد.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

مسافران مترو در حال بلند کردن قطار برای نجات جان یک زن که در کنار قطار گیرافتاده بود.

 

اخبار,اخبار گوناگون ,دنیای مدرن و انسانیت

 دختر بچه اسباب بازی‌های خود را فروخت تا به انجمن حیوانات کمک کند.



:: موضوعات مرتبط: گوناگون، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:41


طنز"عاقبت ازدواج با شوهر برنامه نویس"

طنز"عاقبت ازدواج با شوهر برنامه نویس"



 

زن و شوهر, برنامه نویس

شوهر: سلام،من Log in کردم.

زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خريدی؟

شوهر: Bad command or File name

زن: ولی من صبح بهت تاکيد کرده بودم!

شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel

زن: خوب حقوقتو چيکار کردی؟

شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time

زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.

شوهر: Sharing Violation, Access Denied

زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا يک تصميم اشتباه بود.

شوهر: Data Type Mismatch

زن: تو يک موجود بدرد نخور هستی.

شوهر: By Default

زن: پس حداقل بيا بريم بيرون يه چيزی بخوريم.

شوهر: Hard Disk Full

زن: ببينم ميتونی بگی نقش من تو زندگی تو چيه؟

شوهر: Unknown Virus Detected

زن: خب مادرم چی؟

شوهر: Unrecoverable Error

زن: و رابطه تو با رئيست؟

شوهر: The only User with Write Permission

زن: تو اصلا منو بيشتر دوست داری يا کامپيوترتو؟

شوهر: Too Many Parameters

زن: خوب پس منم ميرم خونه بابام.

شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed

زن: خوب گوشاتو بازکن، من ديگه بر نميگردم!

شوهر: Close all Programs and Logout for another User

زن: می دونی، صحبت کردن باتو فايده نداره، من رفتم.

شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:34


(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در «درسدن»

هفتاد سال از بمباران شهر "درسدن" آلمان در هفته های پایانی جنگ جهانی دوم گذشت؛ بمبارانی که با کشتن یکباره ده‌ها هزار نفر به عنوان یکی از جنایات جنگی متفقین مطرح می‌شود.

 
 در فاصلۀ روزهای سیزدهم تا پانزدهم فوریۀ سال ۱۹۴۵، بمب افکن های ارتش بریتانیا و ایالات متحدۀ آمریکا، در چند نوبت، چندین هزار تن بمب انفجاری و آتش زا را بر فراز شهر تاریخی درسدن فروریختند. در این عملیات که به نابودی این شهر منجر شد، بیش از هزار بمب افکن، در مجموع ۴۰۰۰ تن بمب بر سر این شهر و ساکنان آن رها کردند.
 
بر اساس آمارهای رسمی اعلام شده از سوی متفقین، ۲۵ هزار نفر در اثر این بمباران ها جان خودشان را از دست دادند اما مقامات آلمان پس از جنگ از کشته شدن بیش از ۲۵۰ هزار نفر سخن گفتند. اجساد بسیاری از قربانیان بر اثر بمب های آتش زا سوخته و قابل شناسایی نبود و به گفتۀ مقامات آلمان، آمار اعلام شده از سوی متفقین تنها در مورد افرادی صدق می کند که شناسایی شدند.
 
"کرت ونه گات" نویسنده آمریکایی که در زمان جنگ خبرنگار بود و از نزدیک شاهد این بمباران ها  میزان کشته شدگان را دست کم ۱۳۰ هزار نفر عنوان کرد. وی در زمان بمباران این شهر بعنوان اسیر جنگی در شهر درسدن بسر می برده و از این بمباران ها جان سالم بدر برده است.
 
در جریان بمباران درسدن، بیش از ۱۲ هزار خانه تخریب شد. در آن هنگام، دلیل بمباران این شهر تاریخی- صنعتی، وجود کارخانه های تولید سلاح و تجهیزات نظامی برای ارتش آلمان عنوان شد. به گفتۀ فرماندهی نیروهای متفقین، صد و ده کارخانه در این شهر وجود داشته که ۵۰ هزار کارگر در آنها اقدام به ساخت تجهیزات نظامی و پشتیبانی برای ارتش آلمان می کردند.
 
بیش از ۹۰ درصد شهر درسدن که به دلیل وجود کلیساها و بناهای تاریخی به "فلورانس بر کرانۀ الب" معروف بود طی سه روز و در چهار یورش هوایی، به کلی تخریب شد.
 
پس از اتمام جنگ جهانی دوم، بسیاری از جمله "گونتر گراس" نویسنده آلمانی، بمباران شهر درسدن را یک جنایت جنگی خواندند اما با پیروزی متفقین هیچ دادگاه بین المللی مساله جنایت جنگی در درسدن را مورد بررسی قرار نداد.
 
به تازه‌گی "گرگوری استنتون"، دبیرکل سابق سازمان دیده بان نسل کشی با انتقاد از عدم مسوولیت پذیری کشورهای عامل این قتل عام، گفته است: "هولوکاست فاجعۀ غیرانسانی و وحشتناکی است. این مساله جنایت جنگی شناخته می شود اما در مورد بمباران درسدن که هزاران نفر غیرنظامی را از بین برد، حرفی زده نمی شود. قتل عام مردم در شهر درسدن هم یک جنایت جنگی است."
 
گفته می‌شود "ژوزف گوبلز" وزیر تبلیغات آلمان نازی، پس از شنیدن خبر این بمباران ۲۰ دقیقه به شدت گریست و سپس حملهٔ شدیدی به "هرمان گورینگ" فرماندهٔ نیروی هوایی آلمان و وزیر هوانوردی کرد و گفت: اگر قدرت آن را داشتم قبل از دادگاه تو را دار می‌زدم.
 
همچنین پس از این بمباران برای نخستین بار مردم کشورهای متفق از نیروهای خود در مورد اقداماتشان برای شکست آلمان انتقاد کردند. عکس های باقی مانده از ویرانه‌های "درسدن" پس از بمباران هوایی متفقین را در زیر می‌بینید.
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در
 
(تصاویر) جنایت جنگی متفقین در «درسدن»

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:33


جملات الهام بخش تصویری

 

عکس نوشته

 

fun (1)

 

fun (2)

 

fun (3)

 

fun (4)

 

fun (5)

 

fun (6)

 

fun (7)

 

fun (8)

 

fun (9)

 

fun (10)

 

fun (11)

 

fun (12)

 

fun (13)

 

fun (14)

 

fun (15)

 

fun (16)

 

fun (17)

 

fun (18)

 

fun (19)

 

fun (20)

 

fun (21)

 

fun (22)

 

fun (23)

 

fun (24)

 

fun (25)

 

fun (26)

 

fun (27)

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 23:21


خودروهای شرکت هیوندا چگونه محبوب شدند؟

در سال 1946 نخستین مرکز شرکت‌های هیوندایی توسط چانگ‌جو یانگ تاسیس شد. یانگ با استفاده از حمایت‌های دولت توانست فعالیت‌های صنعتی نظیر فولادسازی، کشتی‌سازی، خدمات پشتیبانی، تجارت الکترونیک و خدمات مالی را در سال‌های اولیه فعالیت شرکت، تحت پوشش قرار دهد. به این ترتیب، این شرکت در سال‌های آغازین دهه 60 به بزرگ‌ترین کنگلومرا یا شرکت خوشه‌ای کره‌جنوبی تبدیل شد.

هیوندایی، چهارمین خودروساز بزرگ جهان

در سال ۱۹۶۷ هیوندایی‌موتور توسط چانگ‌جو یانگ به‌عنوان شرکت تابع گروه هیوندایی و بازوی خودروسازی این گروه صنعتی تاسیس شد. فورد کورتینا نخستین خودروی عرضه شده توسط این شرکت است که با مشارکت مستقیم شرکت فورد در کره‌جنوبی مونتاژ می‌شد. صاحبان اصلی شرکت با جذب و به‌کارگیری جورج ترنبول، مدیرعامل اسبق بریتیش لیلاند و پنج نفر از مهندسان بریتانیایی به‌سوی ساخت خودرویی مستقل گام برداشتند.

 مدیران هیوندایی با مشارکت شرکت‌های ایتال دیزاین و میتسوبیشی‌موتورز در پی طراحی و تولید نخستین خودروی کره‌ای یعنی هیوندایی پونی در سال 1975 و صادرات آن به اکوادور، عنوان پرفروش‌ترین اتومبیل کره‌ای را برای شرکت هیوندایی به ارمغان آوردند. نسل دوم از خودروی هیوندایی پونی در سال ۱۹۸۲ نقطه‌عطف دیگری را رقم زد و نخستین صادرات در مقیاس وسیع خودروهای هیوندایی شکل گرفت. اتومبیل کوچک پونی با بهره‌مندی از سود درآمد کارکنان کره‌ای، بازار اتومبیل کوچک کانادا را در سال ۱۹۸۳ دگرگون ساخت و دنیا از به وجود آمدن یک سازنده دیگر اتومبیل در آسیای جنوب شرقی مطلع شد.

تا سال ۱۹۹۱ شرکت هیوندایی گستردگی اتومبیل‌های خود را به هیوندایی الانترا، هیوندایی سوناتا توسعه داده بود. فروش‌ خودروهای این شرکت با توجه به قیمت پایینی که داشتند در بازارهای مهم امریکا سریعا رشد کرد. در سال ۱۹۹۷ بحران مالی آسیا، ضرر زیادی به صنعت خودروسازی کره‌جنوبی وارد ساخت اما شرکت هیوندایی از این فرصت استفاده کرد تا شرکت ورشکسته کیا‌موتور را خریداری و موقعیت پیشتاز خود در بازار داخلی کره را تقویت کند، اما مالکان هیوندایی با‌توجه به فشارهای دولت وقت کره‌جنوبی اقدام به تفکیک گروه هیوندایی کردند.

در پی این اقدام چانگ‌ مونگ کو فرزند چانگ جو یانگ در سال 1998 کنترل بخش خودروسازی این شرکت را بر‌عهده گرفت و در‌حال‌حاضر نیز مدیر‌عامل اجرایی و رییس هیات‌مدیره هیوندایی‌موتور است. در سال 2000 پس از جداسازی گروه هیوندایی، این شرکت توانست به همراه کیا‌موتور در زیر چتر هیوندایی موتور گروپ روی صنعت خودروسازی تمرکز کند و به مقام چهارمین خودروساز جهان نائل آید. تغییر ظاهری و طراحی بدنه اتومبیل‌ها، توسط مراکز طراحی جدیدی که از سال ۲۰۰۱ به بعد راه‌اندازی شده بودند صورت می‌گیرد. هیوندایی سوناتا با تولید نسل چهارم خود در اوایل سال 2000 با اتومبیل‌های پرفروش ژاپنی در بازار امریکا به رقابت پرداخت.

 این امر در حالی اتفاق افتاد که مدل‌های هیوندایی ‌ای‌10، هیوندایی‌ ای‌20، هیوندایی ‌ای‌30 با فروشی باور‌نکردنی بازار اروپا را زیر سلطه خود قرار دادند. هیوندایی جنسیس که در سال 2008 عرضه شد رقیب خیلی خوبی برای خودروهای لکسوس و اینفینیتی به‌شمار می‌آید. کارخانه جدید این شرکت در جمهوری چک سالانه‌ در حدود ۳۰۰هزار خودرو را روانه بازار می‌کند. هیوندایی در‌حال‌حاضر یکی از بزرگ‌ترین کارخانجات تولید خودروی جهان، با ظرفیت تولیدی معادل 6/1 میلیون دستگاه در سال است. این شرکت با پشتیبانی مالی جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان وجهه خوبی را کسب کرد و طرفداران فراوانی به دست آورد.

شرکت هیوندایی‌موتور هم‌اکنون دارای هفت مرکز تحقیق و توسعه برای بازارهای بین‌المللی خود است که سه مرکز آن در کره‌جنوبی، یک مرکز در آلمان، یک مرکز در ژاپن و یک مرکز نیز در کشور هند مستقر است و بزرگ‌ترین مرکز تحقیق و توسعه این شرکت در ایالت کالیفرنیا قرار دارد و فعالیت‌های این مرکز تحقیق و توسعه متمرکز بر تولیدات هیوندایی‌موتور، در بازار ایالات‌متحده امریکا است.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:56


تبلیغات در تلگرام؛ بی قانون، بی مالیات و بی فایده

حالا دیگر نوشتن از پیامک های عجیب و غریب و بی ربطی که گاه و بیگاه برای مشترکان می آید سوژه جدیدی نیست و در حالی که همچنان و هر از گاهی صحبت از چاره اندیشی برای آن مشکل به میان می آید، حالا این مسئله در ابعاد بزرگتری رخ نمایی می کند؛ مثل همین الان که می خواهی به سوژه گزارشت فکر کنی و در کمال ناباوری تبلیغ بنشن جات و نخود و لوبیا هم با عکس و آدرس اینترنتی روی تلگرامت می آید آن هم در کنار تبلیغاتی از مراکز زیبایی و ظرف و ظروف گرفته تا تشویق به کنکاش در تلگرام شریک زندگی ات.

تبلیغات در تلگرام؛ بی قانون، بی مالیات و بی فایده


روزانه اغلب ما با انبوهی از پیام های تبلیغاتی در تلگرام مواجهیم که ممکن است اغلب آنها را بلاک یا به عنوان اسپم گزارش کنیم اما در هر حال باز هم سر از گوشه دیگری درمی آورند و حتی کلافه هم که بشویم و انگیزه پیدا کنیم که برای همیشه از شر آن خلاص شویم، مرجعی برای نظارت وجود ندارد که بخواهیم راهی برای خلاصی پیدا کنیم.

با یک جستجوی ساده در گوگل برای تبلیغ در تلگرام به تعداد بی شماری سایت می رسیم که برخلاف قوانین و چارچوب های سختگیرانه روی ارسال پیامک های انبوه اپراتورها، آزادانه هر قیمت و هر محتوایی را به میلیون ها مخاطب ارسال می کنند و در واقع رقابتی نابرابر میان دلال های تلگرام با اپراتورها ایجاد شده است.

کسب و کارهایی بدون نیاز به نماد اعتماد

اما این تبلیغات از چند بعد قابل تامل به نظر می رسد. یک بعد ماجرا عدم الزام کسب و کارهای تلگرامی به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی است که حداقلی از اطمینان را برای فروشگاه های اینترنتی فراهم کرده است.

بر مبنای آخرین آمار ارائه شده، تاکنون به 12 هزار و 952 فروشگاه اینترنتی نماد اعتماد داده شده است و 848 سایت خرید و فروش نیز در مسیر اخذ این نماد قرار دارند. هر چند نهادهای نظارتی بارها نسبت به خرید از این فروشگاه ها و اطمینان به این گونه تبلیغات هشدار داده اند اما بازار این تبلیغات این روزها بسیار داغ است و از سوی دیگر امکان سوءاستفاده و بروز جرایم هم افزایش می یابد.

تبلیغات در تلگرام؛ بی قانون، بی مالیات و بی فایده


بر اساس آماری که پلیس فتا ارائه می دهد، 20 درصد جرایم در فضای مجازی در سال جاری در فضای پیام رسان های موبایلی از جمله وایبر و تلگرام رخ داده و سهم تلگرام از این جرایم 40 درصد بوده است که از میان تمامی پرونده های تشکیل شده 63 درصد با انگیزه های کسب منابع مالی، 14 درصد به بهانه های انتقام جویانه و یک درصد بر اساس کنجکاوی و سرگرمی انجام شده است.

مدل های اختراعی برای تبلیغ

تلگرام در همین چند ماهی که بین کاربران ایرانی فراگیر شده، توانسته با به روزرسانی های خاص و امکانات متفاوت نسبت به سایر پیام رسان های موبایلی بازار اقتصادی خوبی برای کسب درآمد فراهم کند و مبنای تبلیغات و کسب و کارهایی باشد که نه نیاز به مجوز دارند، نه از مسیر اپراتورها عبور می کنند و نه مالیات می دهند.

فرمول و تعرفه ای که برای کسب و کار و تبلیغ در تلگرام تعریف شده هم فرمول های ابتکاری افرادی است که خود این بازار را به دست گرفته اند. شکل گیری واسطه هایی برای توزیع و ارسال پیام های تبلیغی، فروش پنل های تبلیغات با قیمت های متفاوت، طراحی نرم افزارهای خاصی با عنوانی شبیه به تلگرام یاب، خرید و فروش شماره های تلفن همراهی که تلگرام دارند هم در این میان از کسب و کارهای ابداعی در حاشیه تلگرام است.

ایجاد کانال های مختلف و درج تبلیغ در آنها یکی دیگر از انواع این تبلیغات است که برای تبلیغ در کانال ها برخی بر مبنای زمان تبلیغ پول می گیرند و بعضی هم بر مبنای تعداد بازدید.

نوع دیگری از کسب و کار برون سیاری تعداد اعضای نیک کانال است که برای این هم تعرفه های خاصی در بین فعالان عرف شده است و با دریافت مبلغی، متعهد به بالا بردن تعداد اعضا می شوند. به تمام این موارد، خرید و فروش کانال و حتی آدرس کانال های مختلف را هم می توان اضافه کرد که بازار خوبی هم دارد.

ارسال تکی و گروهی یا ارسال کانالی تبلیغات در تلگرام، ارسال تکی و گروهی یا ارسال کانالی تبلیغات در تلگرم، ارسال استیکر و ... مواردی است که با توجه به قابلیت های این پیام رسان طراحی شده و مجموعا این اقتصاد غیررسمی و معاف از مالیات را رقم زده است و حالا با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایانی سال سوار بر موج خریدهای پایان سال و همچنین از سوی دیگر تریبونی بی دردسر و امن برای تبلیغات کاندیداهای انتخابات شده است.

تبلیغات در تلگرام؛ بی قانون، بی مالیات و بی فایده


فارغ از دردسرهای قانونی

اما نکته قابل توجه این است که تقریبا هیچ کدام از این سایت های ارائه کننده خدمات، نماد الکترونیکی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی که ویژه ساماندهی کسب و کارهای اینترنتی است را ندارد و وقتی نماد اعتمادی نیست، خبری از مالیات و برخلاف اپراتورها خبری از سهم دولت هم نیست.

این کسب و کارها در حالی بدون نیاز به نماد اعتماد رشد می کنند که حالا سایت هایی که دارای این نماد هستند، در چالش جدیدی با اداره مالیات هستند که در نامه ای به تمام کسب و کارهای اینترنتی که نماد اعتماد الکترونیکی دارند ابلاغ کرد که باید وضعیت مالیاتی خود را مشخص کرده و مالیات خود (از جمله مالیات بر ارزش افزوده) را از زمان صدور نماد اعتماد الکترونیکی بپردازند؛ اما پیام های گروهی، تبلیغات و بازار غیررسمی تلگرام کمترین موضعی است که در بررسی های نهادهای مرتبط یا حتی مذاکره با مدیران تلگرام مورد توجه قرار گرفته و در واقع هیچ اشاره ای هم به آنها نشده است.

لزوم انتقال سرور تلگرام به ایران به عنوان الزام و شرطی که برای فعالیت تلگرام گذاشته شد و البته بعید است عملی شود و فیلترینگ هوشمند این نرم افزار تنها مواردی است که گاه و بیگاه در اخبار مرتبط با تلگرام از سوی مسئولان به گوش می رسد.

تهدیدی که چندان هم جدی نیست

یک عضو کارگروه فیلترینگ به تازگی گفته است که اگر تلگرام سرور خود را به ایران نیاورد، در رقابت با شبکه های اجتماعی دیگر حذف خواهد شد و البته در تازه ترین اظهارنظر توجه اندکی هم به موضوع تبلیغات آن هم البته به دلیل استفاده از آن در جریان تبلیغات انتخاباتی کاندیداها جلب شده و یکی دیگر از اعضای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه فضای مجازی اعلام کرده که تبلیغات غیرمجاز نامزدهای نمایندگی مجلس در تلگرام پیگیری می شود.

پیش از این هم وزیر ارتباطات درباره شیوه نظارت این وزارتخانه بر تبلیغات تجاری و بازرگانی غیرمتعارف و عملکرد خارج از عرف و شرع برخی کانال های تلگرامی گفته بود که در این خصوص با مسئولان شرکت تلگرام در روسیه نامه نگاری کرده ایم و آنها اعلام کرده اند هر کانالی که از سوی وزارت ارتباطات ایران اعلام شود، مسدود می کنند.

اما آنچنان که مسئولان کارگروه فیلترینگ هم اذعان دارند تلگرام اکنون عمده ترین شبکه اجتماعی مورد توجه در ایران است و مردم بسیار به این شبکه وابسته هستند؛ واسطه ها و فعالان این حوزه هم با تکیه بر همین وابستگی بازار خود را داغ می کنند.

تبلیغات در تلگرام؛ بی قانون، بی مالیات و بی فایده


تبلیغاتی که دیده نمی شود

اما این بازار گرچه در عرضه تبلیغ و بازاریابی داغ به نظر می رسد اما بعد دیگری هم دارد و آن نحوه مواجهه کاربران با تبلیغات اینچنینی است.

در بازاریابی برای جذب این چنین تبلیغاتی ادعا می شود که این نوع تبلیغات را کاربران بدون شک می خوانند. ارسال پیامک ارزان تر بدون محدودیت کاراکتر با امکان درج لینک سایت و با صفحات اینترنتی است، امکان ارسال تصویر در آن وجود دارد، ارسال پیام به صورت هدفمند به کاربران یک شهر خاص خواهد بود و تمامی پیام ها به دست مخاطبان ارسال شده و به دست آنها می رسد اما واقعیت این است که این نوع بازاریابی چندان واقعی نیست چرا که با اشباع کاربران از انواع تبلیغات دیگر پیام هایی که می رسد را بی وقفه رد می کنند و به جرأت می توان گفت که این تبلیغات دیده نمی شود.

برای اثبات بی فایده بودن این تبلیغات همین بس که اکثر کاربران به علت حجم بالای ارسال این پیام ها قبل از دیدن محتوای آنها، پیام های مذکور را پاک کرده یا ریپورت اسپم می کنند و این فضا برای تبلیغات دهندگان هم شکلی آزاردهنده و بی فایده داشته و در واقع پول خود را هدر می دهند.

حالا اما تبلیغات تلگرامی موضوعی است که همه با آن دست به گریبانند یا حداقل 30 میلیون ایرانی که بر اساس آمار منتشر شده در حال کار با این پیام رسان هستند، با آن مواجهند اما در حالی که بحث های طولانی مدت و دیربازده درباره پیامک های انبوههمچنان ادامه دارد اما اراده ای برای تصمیم گیری یا ساماندهی آن دیده نمی شود.

به نظر می رسد بیش از آنکه نیاز به محدودیت، قانونمندی یا اخذ مالیات از این کسب و کارها باشد، بهتر است درباره نحوه مواجهه کاربران یا کسب و کارهای غیرمجازی با اینگونه تبلیغات، مطالعه و فرهنگ سازی شود تا این بازار غیررسمی، رسم و رسوم بازار واقعی را بر هم نزند.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:53


امسال، سال رونق بازاریابی ویدئویی است

به خوانندگان خود چیزی نگوئید، همه چیز را به آنها نشان دهید.” – ارنست همینگوی (برنده جایزه پولیتزر در سال 1953 و برنده نوبل ادبیات در سال 1954)

این نکته شاید ساده ترین، اما قدرتمندترین درسی است که یک تولید کننده محتوا می تواند در کار خود یاد بگیرد و اجرا کند، خصوصا از آنجایی که امروزه بازاریابی ویدئویی اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده و برندها اغلب سعی در تمرکز بر تولید محتوایی دارند که سعی در ارائه داستانی به مخاطب دارند. البته خوشبختانه امروزه تعداد اندکی از بازاریابان ارزش استفاده از ویدئو برای انتقال محتوا را درک کرده و می دانند که ویدئو شکلی کامل و بدون اشکال از محتوا است که به آنها اجازه می دهد تا مفهوم خودشان را در قالبی قابل یادآوری برای مخاطب و همچنین قابل اندازه گیری بازخورد برای بازاریاب ارائه کنند و از این طریق اقدام به جلب توجه مخاطب بیش از شکل دیگری از روش های ارائه محتوا کنند.

امسال، سال رونق بازاریابی ویدئویی است

مسئله جلب توجه مخاطب در دنیای امروز که پر از سر و صدا و هیاهو بوده و عموم مصرف کننده گان همواره قبل از مراجعه به هر فروشنده ای برای کسب اطلاعات در مورد یک محصول و یا محصولات مشابه از فضای آنلاین استفاده می کنند، اهمیت بسیار زیادی دارد. توجه داشته باشید که حقایق بازگو کننده نکته یا موضوعی ناشناخته به مخاطب هستند، اما این داستان و روایت است که موجب فروش محصول و خدمت شما به مخاطب می شود و برای داستان گفتن هم هیچ شکل و قالب بهتری غیر از ویدئو هنوز شناخته نشده است.

البته همچنان که پیشتر اشاره شد، امروزه ارزش استفاده از بازاریابی ویدئویی برای برخی از بازاریابان شناخته شده است، ولی استفاده از آن تنها در حد ارتقاء و بهبود وضعیت و شکل و ظاهر وبسایت آنها محدود باقی مانده و تقریبا می توان گفت حداقل در ایران برندی هنوز در زمینه استفاده از ویدئو برای برنامه ریزی استراتژیک و بلند مدت مسائل بازاریابی و فروش سرمایه گذاری قابل توجهی انجام نداده است.

در ادامه به برخی از مواردی اشاره می کنم که انتظار می رود در سالهای آینده در زمینه بازاریابی ویدئویی شاهد آنها باشیم:

1- دکمه آغاز نمایش ویدئو به مهم‌ترین عنصر یا فراخوان به عمل در فضای اینترنت تبدیل می‌شود

بر چه اساسی چنین ادعایی داریم؟ تحقیقات متوالی یکی پس از دیگری چنین چیزی را ثابت می‌کند. بر اساس اطلاعات مختلف حاصل از این تحقیقات پیش‌بینی‌شده است که بیش از 57% ترافیک اینترنت کاربران در سال جاری برای مشاهده فایل‌های ویدئویی مصرف می‌شود و انتظار می‌رود که این مقدار در سال آینده هم به چیزی در حدود 74% افزایش پیدا کند.

این بدان معناست که سه‌چهارم مصرف ترافیک به دلیل مشاهده انواع فایل‌های ویدئویی است و این روندی است که بازاریابان باید توجه ویژه‌ای در برنامه‌ریزی کارها و امور بلندمدت خود به آن داشته باشند، چراکه استفاده از ویدئو تنها محدود به محتوای منتشرشده در سطح سایت‌های اینترنتی نیست و این موضوع تا ایمیل‌های ارسالی و خبرنامه‌های ارسالی از طرف برندها برای مخاطبین گسترش پیدا می‌کند.

2- تحلیل نرخ تبدیل ویدئو و موارد مرتبط با آن رهبری را دست می‌گیرند

بازاریابی اطلاعات محور در حال حاضر بسیار مرسوم شده و طرفداران بسیار زیادی برای خودش دارد و ابزار و فن‌آوری‌های موجود هم تا حدود بسیار زیادی اجرای آن را برای بسیاری از برندها و بازاریابان ممکن می‌سازد. مطمئناً این روند در سال جاری و . . . ادامه پیداکرده و بهتر از امروز می‌شود.

امسال، سال رونق بازاریابی ویدئویی است

همچنان که استفاده از ویدئو نقش پررنگ‌تری در آمیخته بازاریابی برندها پیدا می‌کند، تجزیه‌وتحلیل نتایج استفاده از آن‌هم اهمیت دوچندانی خواهد یافت و موردتوجه بازاریابان قرار می‌گیرد و البته این موضوع تنها محدود به شمارش تعداد دفعات کلیک کردن بر روی دکمه آغاز نمایش یک ویدئو نخواهد ماند و به بررسی تعامل و برقراری ارتباط مخاطب با محتوای ویدئو، نرخ عدم دیده شدن کامل ویدئو تا انتها و تأثیر آن بر میزان فروش محصول نیز کشیده می‌شود.

3- ویدئو تبدیل به ابزاری برای تولید مشتری بالقوه و حائز شرایط فروش ساختن مخاطبین می‌شود

از طریق پیگیری و مشاهده تأثیر نمایش ویدئو بر رفتار مخاطب و مشتری بالقوه، شما به‌عنوان بازاریاب درکی بهتر نسبت به مشتریان بالقوه و جایگاه آن‌ها در طول قیف فروش خود دست پیدا می‌کنید و بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا مثلاً مشتری بالقوه موردنظر شما در حال حاضر حائز شرایط ارائه پیشنهاد خرید یک محصول یا خدمت هست یا خیر؟

چراکه شما در ادامه می‌توانید به‌خوبی تشخیص دهید که کدام مشتری بالقوه شما به‌طور کامل و مطلوب با ویدئو منتشرشده توسط شما ارتباط برقرار کرده و مثلاً چند درصد از کاربران تنها 10 ثانیه اول از ویدئو را مشاهده کرده و سپس از سایت خارج‌شده‌اند، یا حتی این شخص چه مشخصاتی دارد و دلیل عدم مشاهده بقیه ویدئو چه موردی بوده است؟

4- سایت‌های انتشار ویدئو تبدیل به یک مکمل می‌شوند، نه تمرکز اصلی

وب‌سایت‌های اشتراک‌گذاری ویدئو مانند یوتیوب که بهترین و مطرح‌ترین نوع از این وب‌سایت‌ها هستند و یا دیگر موارد از قبیل واین و نمونه داخلی آن آپارات بستر خوب و مناسبی برای بالا بردن رسایی شما و جذب مخاطب به سمت محتوای شما هست. اما این سایت‌ها نباید به‌عنوان فضای اصلی برای اشتراک‌گذاری و توزیع محتوای ویدئویی شما در نظر گرفته شوند یا حتی به‌عنوان فضایی برای میزبانی محتوای شما بر روی وب‌سایت خودتان یا دیگر شبکه‌های اجتماعی!!!

بااینکه استفاده از این سایت‌ها بسیار برای دارندگان وب‌سایت و وبلاگ مقرون‌به‌صرفه هستند، اما فاقد ابزارهای لازم برای تبدیل کردن ویدئو به بخشی از برنامه بلندمدت بازاریابی محتوایی و دیجیتالی شما می‌باشند، چراکه اطلاعات لازم برای برنامه‌ریزی‌های شما که در بالا به آن‌ها اشاره شد را در اختیار شما قرار نمی‌دهند. بنابراین آن دسته از بازاریابانی که اهمیت استفاده از ویدئو در محتوای بازاریابی خودشان را درک می‌کنند، به این موضوع هم به‌خوبی واقف بوده و به این بسترها تنها به‌عنوان راهی موقت در برنامه‌ریزی‌های کلان خود توجه می‌کنند.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:53


میلیاردر شدن با لایک و فالوئر

فروشنده پیج است؛ فروشنده‌ای که وقتی از درآمدش سؤال می‌کنم، محجوبانه پاسخ می‌دهد: «یه‌ کم دیگه ‌میلیاردر می‌شم!» به گفته خودش هفت سال است که با اینترنت نان می‌خورد.

 «پیام که دریافت می‌شود چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد تا پاسخ دهد. مدیر یکی از پرطرفدارترین کانال‌های تلگرام است که به گفته خودش، ماهانه ٣٠‌ میلیون تومان درآمد دارد. برایش در تلگرام می‌نویسم در حال نوشتن گزارشی درباره کسب‌وکارهای اینترنتی هستم و می‌خواهم درباره تجربه او بدانم. او که نام کاربری «منصور قیامت» را دارد و البته نام اصلی‌اش هم نیست، چند ثانیه بعد پاسخ می‌دهد: «جواب این سؤال که خیلی واضحه. مخاطب‌های یک کانال یا پیج وقتی زیاد بشن، می‌شه تبلیغات گرفت و در کانال یا پیج نمایش داد و کسب درآمد کرد. موضوع پیچیده‌ای نیست.» و وقتی می‌پرسم: «چطور بازاریابی می‌کنید؟» باز هم با همان بی‌خیالی قبلی جواب می‌دهد: «بازاریابی نیازی نیست. خود آگهی‌دهنده‌ها میان بهم پیام میدن.»

اما موضوع به آن سادگی‌ها که منصور قیامت، جوان ٣١ساله قمی و تحصیل‌کرده زبان انگلیسی، می‌گوید، نیست. خیلی‌ها مثل او و با آرزوی داشتن شغلی بی‌دردسر و با درآمد ‌میلیونی وارد این کار می‌شوند و بعد از مدتی می‌بینند برای جلب مخاطب باید دست به کارهایی بزنند که عاقبت آن را یا پلیس فتا تعیین می‌کند یا فیلترینگ تلگرام.

«پیج‌فروشی»، «افزایش فالوئر اینستاگرام» و «افزایش ممبر کانال» از عجیب‌ترین و البته خطرناک‌ترین شغل‌های دنیای مجازی یا کسب‌وکارهای اینترنتی هستند. عجیب از این نظر که به گفته «رضا الفت‌نسب»، دبیر انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی، خود سازمان توسعه تجارت الکترونیک هم که مرجع تصمیم‌گیرنده درباره مشاغل وابسته به اینترنت است، هنوز نمی‌داند باید اینها را شغل به حساب بیاورد یا نه و خطرناک به این دلیل که همین رسمی‌ نبودن در بسیاری موارد مانع از آن می‌شود که صاحبان این مشاغل بتوانند «نماد اعتماد الکترونیکی» دریافت کنند و این یعنی داشتن یک «شغل غیرقانونی».

میلیاردر شدن با لایک و فالوئر

الفت‌نسب در این زمینه به «شرق» می‌گوید: «کسب‌وکارهای اینترنتی، حوزه بسیار وسیع و متنوعی است. هر روز یک امکان جدید به امکانات فضای مجازی اضافه می‌شود و به‌ همین‌ دلیل کنترل و تصمیم‌گیری درباره آنها کار آسانی نیست. ولی واقعیت این است که باید در این زمینه قانون‌گذاری و حمایت از سوی نهادهای دولتی انجام گیرد. اگر شما از ترافیک و آلودگی هوا حرف می‌زنید و خواهان حل‌شدن آنها به‌ وسیله رواج خدمات اینترنتی هستید، باید از مشاغل اینترنتی حمایت و برای آنها قانون‌گذاری کنید وگرنه اوضاع همین می‌شود که می‌بینید».

اشاره او به پیج‌فروشی در اینستاگرام است؛ پیج‌هایی که با اسامی‌ای مثل «سحر»، «سپیده»، «نیلوفر»، «شیما» و... در اینستاگرام برای فروش درست می‌شود. عکسی که برای پروفایل این پیج‌ها انتخاب و استفاده می‌شود، عکس‌های دزدیده‌ شده از گوشه‌ و کنار اینترنت است و در بخش توضیحات پیج هم آمده: «برای خرید پیج از ١٠K تا ٥٥٠K در تلگرام پیام بدید.»

آنچه درون این پیج‌ها آپلود می‌شود و در دسترس عموم قرار می‌گیرد، باز هم عکس‌های شخصی دخترانی است که شاید روحشان هم خبر نداشته باشد عکسشان در یک صفحه اینستاگرام قرار گرفته تا مخاطبان آن پیج را افزایش دهد و آن پیج را برای فروش آماده کند. معمولا هم این اتفاق می‌افتد. فالوئرهای پیج به‌ صورت واقعی یا غیرواقعی (به قول خود فروشندگان پیج «فالوئر فیک») بالا می‌رود. با بالارفتن فالوئرها، آگهی‌دهنده‌ها سراغ این پیج‌ها می‌آیند؛ یا آن را می‌خرند تا برای تبلیغ محصولاتشان یا برای انتشار یک یا دو پست تبلیغاتی، از این پیج‌ها استفاده می‌کنند. درباره تلگرام هم اتفاق کاملا مشابهی می‌افتد، هرچه ممبر (عضو) یک کانال بیشتر باشد، فروش آن راحت‌تر و تبلیغات در آن مؤثرتر خواهد بود.

به آدرس تلگرامی که در یکی از این پیج‌ها اعلام شده پیام می‌دهم. از او درباره قیمت‌ها و کارش می‌پرسم. پاسخ ادمینی که هیچ ردپایی از «خود واقعی‌اش» در میان نیست، این است: «سلام خسته نباشین... اول از همه خواهر من فیک ندارم... واقعی و تضمینی کار می‌کنم و بعد از خرید بازم فالوها میره بالا اگه فعالیت‌تون خوب باشه... اینکه من با عکس دختر میارم پیجارو بالا دروغه و پیجای من آنالیز شده توی اینستا هست و دائمی فالو می‌گیره تا حدی... قیمت هر ١K (هزار نفر) مساوی با ١٠ ‌هزار تومان... قیمت جاهای دیگه بالاتره... سر قیمت چونه نمی‌زنم... اگه به این قیمت راضی هستی پیام بده... فروش به‌صورت غیرحضوریه... اگه اعتماد بکنی که چه بهتر... شماره کارت میدم کارت‌به‌کارت می‌کنی بعدِ واریز، رمز داده می‌شه... جواب این سؤالت که از کجا معلوم واقعی و فیک نیستن و از کجا معلوم بعد واریز پیجو تحویل میدم، جوابت راحته، فیک از تعداد لایک‌هایی که توی یه ساعت اول گذاشته شده، معلوم میشه... برام مهم اینه بفروشم... مشتریم مشتری میاره... پیچوندن هیچ ارزشی نداره و اگه من بپیچونم، یه شاکی داشته باشم، ‌هزار تا شاکی که پیجشونو بقیه پیچوندن به شاکیام اضافه میشه... قانون قیمت گفته شد، خریداری پیام بده... در پناه حق... حالا قیمت واقعی پیج‌رو توی گوگل سرچ کنی: فروش پیج اینستا، می‌فهمی... خدا نگهدار.»

قیمت پست‌های تبلیغاتی در پیج‌های پربیننده اینستاگرام هم به نقل از یکی دیگر از فروشندگان پیج این است: «یک ساعت، ١٠ هزار تومان، دو ساعت، ١٥‌ هزار تومان، سه‌ ساعت، ٢٠‌ هزار تومان، شش ساعت (دو بار ریشات) ٤٠‌ هزار تومان، ٢٤ ساعت (دو بار ریشات) ٥٠ هزار تومان. پکیج هفتگی: تبلیغ هفتگی روزی یک عکس، یک‌ساعته، ٥٠ هزار تومان، تبلیغ هفتگی روزی یک عکس، دو ساعته، ٨٠‌ هزار تومان. پکیج ماهانه: تبلیغ ماهانه روزی یک عکس، یک‌ ساعته، ٢٠٠ ‌هزار تومان، تبلیغ ماهانه روزی یک عکس، دو ساعته، ٣٠٠ ‌هزار تومان. افزایش فالوئر تضمینی: هر هزار فالوئر، صد هزار تومان.» البته فروشندگان پیج‌ها دوست ندارند درباره درآمدشان حرف بزنند. همان‌طور که «آقای ‌میلیاردر» دوست ندارد.

ملاقات با آقای ‌میلیاردر

«سروش امیدی»، ٢٥ساله فروشنده پیج است. اما فروشنده‌ای که وقتی از درآمدش سؤال می‌کنم، محجوبانه پاسخ می‌دهد: «یه‌کم دیگه ‌میلیاردر می‌شم!» به گفته خودش هفت سال است که با اینترنت نان می‌خورد. با طراحی وب‌سایت و فروش سرور، ‌هاستینگ و دیگر فضاهای اینترنتی کارش را آغاز کرده و حالا یک شرکت دارد با ٣٠ نفر نیروی مستقر و ٨٠ نیروی دورکار. موضوع شرکت هم «فروش پیج اینستاگرام با فالوئر بالا»، «افزایش تعداد فالوئرهای اینستاگرام»، «فروش کانال تلگرام» و «افزایش ممبر کانال» همگی به‌صورت تضمینی و البته تبلیغات در پیج‌های پربازدید است.

امیدی در این زمینه به «شرق» می‌گوید: «بهمن‌ سال ١٣٩٢ سراغ تبلیغات در پیج اینستاگرام رفتم و توانستم از بهمن‌ماه تا ١٣ فروردین ١٣٩٣، در یک پیج با مضمون جُک و طنز ٣٠ هزار فالوئر پیدا کنم. ٣٠ هزارتایی که شدم، یک هتل برای تبلیغاتش به پیجم پیام داد و چون تعرفه‌های تبلیغات پیج خیلی پایین بود، این هتل که تا قبل از آن همیشه در سطح شهر بیلبورد داشت، بیلبوردهایش را جمع کرد و همه تبلیغاتش را به اینستاگرام و پیج من آورد.»

او ادامه می‌دهد: «مردادماه ١٣٩٣ یک سایت برای فروش پیج ایجاد کردم و تبدیل به اولین کسب‌وکار اینترنتی در این زمینه شدم. اوایل، کارم سخت بود و سازمان توسعه تجارت الکترونیک به من نماد اعتماد الکترونیکی نمی‌داد چون بعضی‌هایشان اصلا نمی‌دانستند اینستاگرام چیست؟ دو ماه طول کشید تا نماد گرفتم. از همان مرداد تا پایان اسفند ٩٤ ما پنج ‌هزار سفارش داشته‌ایم و پنج ‌هزار مشتری متفاوت از سرویس اینستاگرام ما استفاده کرده‌اند.»

اما قیمت‌های شرکت آقای‌ میلیاردر چطور است؟ به گفته خودش، فروش پیج اینستاگرام بسته به تعداد فالوئر پیج، از ٢٦ هزار تومان شروع می‌شود تا پیج ٨٠‌ میلیون‌تومانی! افزایش فالوئر هم از ٨٠ هزار تومان تا ١١٠ هزار تومان در ازای هزار فالوئر است. پس از ارائه امکانی به اسم «کانال» از سوی شبکه اجتماعی تلگرام، فروش کانال و افزایش ممبر هم به خدمات شرکت سروش امیدی اضافه شده است و از بهمن ٩٤ تاکنون ٩٠٠ سفارش در زمینه خدمات کانال داشته‌اند. قیمت‌ها هم به این شرح است؛ کانال با هزار ممبر با قیمت صد ‌هزار تومان، کانال با پنج هزار ممبر با قیمت ٥٠٠‌ هزار تومان و کانال با ١٠ هزار ممبر با قیمت ٩٧٠ ‌هزار تومان فروخته می‌شود. این البته همه ماجرا نیست. امیدی به گفته خودش، بزرگ‌ترین کمپین تبلیغاتی با ١٨ هزار پیج را دارد و برخی از پیج‌های فروشی‌شان دو ‌میلیون فالوئر دارند. خودش این اتفاق را این‌طور توضیح می‌دهد: «همان‌طوری که پول، پول می‌آورد، فالوئر هم فالوئر می‌آورد. شما کافی است تعداد فالوئرهایتان در اینستاگرام از صد هزار نفر بالاتر برود. دیگر حتی خود اینستاگرام هم شما را به‌ عنوان یکی از پیج‌های پرفالوئر به دیگران معرفی می‌کند. ما البته اقدامات دیگری هم انجام می‌دهیم مثل تبادل پیج یا تب‌ کردن که به این شکل اتفاق می‌افتد یک پیج با فالوئر زیاد پیج ما را در صفحه‌اش تبلیغ می‌کند و پیج ما، پیج او را. درباره کانال هم دقیقا همین است.»

میلیاردر شدن با لایک و فالوئر


او البته تأکید دارد: «ما البته یک تیم محتواسازی قوی داریم که محتوایی که کاربران می‌پسندند را تولید می‌کنیم و در کانال‌ها و پیج‌هایمان قرار می‌دهیم. برای فالوئر کسب‌ کردن دست به آنالیز می‌زنیم تا بر اساس سلیقه‌های مختلف عمل کنیم و چون یک شرکت حقوقی هستیم، شرکت‌های بزرگ سراغمان می‌آیند. معمولا افراد حقیقی که پیج درست می‌کنند و خودشان تلاش می‌کنند فالوئر به دست بیاورند، نمی‌توانند مشتری‌هایی حقوقی هم داشته باشند. ما حتی به پلیس فتا برای حل برخی پرونده‌هایشان، کمک می‌کنیم.»

البته هر کاری هم سختی‌های خاص خودش را دارد. فروشنده‌ میلیاردر پیج و کانال درباره سختی‌های کارش می‌گوید: «یکی از ادمین‌های ما یک پسر متولد ٧٨ است که در یکی از روستاهای اطراف فیروزآباد شیراز زندگی می‌کند. این ادمین ماهی شش‌ میلیون تومان درآمد دارد. ولی الان سه ماه است که دارد شش‌ میلیون پول درمی‌آورد. یک سال تمام هیچ درآمدی نداشت. خود من شب‌های زیادی نخوابیده‌ام و موبایل به دست بوده‌ام. باورتان نمی‌شود ولی بعضی روزها ممکن است هفت ساعت مداوم در حال کار با موبایل باشم. این یک کار واقعی است و باید برایش وقت بگذاری. مهم‌تر از آن سلیقه و حوصله داشته باشی و زود ناامید نشوی.»

کاسبان اینترنت یا برهم‌زنندگان امنیت

تعداد کسب‌وکارهای اینترنتی که مثل کسب‌وکار سروش امیدی، قانونی باشد، کم است اما تعدادشان رو به افزایش. این را دبیر انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی می‌گوید. الفت‌نسب توضیح می‌دهد: «روزی که ما انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی را راه‌اندازی کردیم، کمتر از هزار کسب‌وکار اینترنتی از سازمان توسعه تجارت الکترونیک نماد اعتماد الکترونیکی دریافت کرده بودند. نزدیک به دو سال این تعداد به ١٥ هزار کسب‌وکار رسیده است. این یعنی ما در حوزه شغل‌های فضای مجازی با یک رشد فزاینده روبه‌رو هستیم و به‌همین‌دلیل لازم است در این زمینه به شکل جدی قانون‌گذاری صورت گیرد. الان تنها قانون موجود در زمینه تجارت الکترونیک مربوط به سال ١٣٨٢ است که مشکلات بسیاری دارد و نیاز به اصلاح دارد.»

انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی که شاید اسمش برای خیلی‌ها ناآشنا باشد، برای رفع خلأهایی مانند آنچه الفت‌نسب گفت، به وجود آمده است. این انجمن صنفی که مجوز تأسیسش را از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به‌ عنوان یک سازمان مردم‌نهاد گرفته، از سال ١٣٩٢ آغاز به کار کرده است و ٤٠٠ عضو دارد که همگی از طریق اینترنت ارتزاق می‌کنند. او در زمینه کسب‌وکارهای اینترنتی غیرقانونی می‌گوید: «مشکل اساسی این است که در این زمینه‌ سازمان‌ها و نهادهای موازی بسیار زیادی وجود دارد از بانک مرکزی گرفته تا وزارت بهداشت! مشکل دیگر هم این است که در این زمینه از ما که یک نهاد صنفی هستیم، کمک نمی‌گیرند. ما از ابتدای شروع فعالیتمان تاکنون به همه نهادهای دولتی موجود در این زمینه نامه نوشته‌ و اعلام کرده‌ایم حاضر به هر نوع همکاری هستیم. حتی حاضریم برای تخلفات احتمالی با پلیس فتا همکاری داشته باشیم اما از تنها جایی که در این مدت جواب گرفته‌ایم یکی مرکز رسانه‌های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و دیگری سازمان توسعه تجارت الکترونیک.»

او ادامه می‌دهد: «همه هم فقط تخلفات را می‌بینند درحالی‌که این حوزه، مسائل بسیار زیادی دارد. مثلا در زمینه پرداخت مالیات یا بیمه یا جواز کسب، ما مشکلات بسیار زیادی داریم. ما حتی به کمیته فیلترینگ هم نامه‌نگاری داشته‌ایم ولی پاسخ مناسبی دریافت نکرده‌ایم. حتما باید با محتواهای غیراخلاقی، غیرشرعی و غیرقانونی برخورد شود. اما تخلفاتی که در این حوزه اتفاق می‌افتد، تخلفات امنیتی نیست که قرار باشد با اشد مجازات روبه‌رو شود. گاهی حتی شاهد بوده‌ایم یک فروشگاه اینترنتی را که محصول می‌فروخته، فیلتر کرده‌اند. این در حالی است که تخلف این فروشگاه، به کار بردن یک تبلیغ بوده، نه به خطرانداختن امنیت ملی. اگر چه در زمینه جلوگیری از فیلترینگ، قدرتمندتر از ما هم نمی‌تواند کاری کند، ولی باز هم ما حاضر به همکاری در این زمینه با کمیته فیلترینگ هستیم.»



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:52


7 تصمیم مهم برای فعالان بازاریابی در سال جدید


1- یک وبلاگ یا وب‌سایت جدید را علاوه بر وبلاگ‌های قبلی انتخاب کرده و دنبال کنید

دلیل این موضوع طبیعتاً خیلی واضح و روشن است که تنها هدف از آن داشتن اطلاعاتی در رابطه با حوزه کاری خودتان اما خارج از محدوده اطلاعاتی است که به‌طور روزانه به آن‌ها دسترسی داشته و مورداستفاده قرار می‌دهید. برای این کار هم توصیه می‌کنیم وبلاگ یا نویسنده‌ای را انتخاب کنید که حوزه‌ای مرتبط با کار شما، اما متفاوت از وبلاگ‌ها یا نویسنده‌هایی باشد که در حال حاضر دنبال می‌کنید.

2- یک نرم‌افزار جدید را امتحان کنید

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که بازاریابی در دنیا به معنای واقعی از حالت سنتی ویزیتوری آن کاملاً خارج‌شده است، به عبارتی در عصر طلایی نرم‌افزارهای بازاریابی زندگی می‌کنیم که برای هر کار و فعالیتی در این حوزه نرم‌افزاری طراحی‌شده که بخشی از کار ما را آسان‌تر می‌کند. البته نکته قابل‌توجه هم در این رابطه این است که بسیاری از این نرم‌افزارها با دوره کوتاه استفاده به‌صورت آزمایشی همراه هستند و خود این موضوع موجب آسان‌تر شدن کار و کم شدن ریسک برای ما می‌شود. پس فرصت را در این رابطه از دست ندهید و با جستجویی کوتاه نرم‌افزارهای کاربردی حوزه فعالیت خودتان را بشناسید.

هفت تصمیم برای فعالان بازاریابی در سال جدید


3- در یک رویداد جدید شرکت کنید

کنفرانس‌ها و رویدادهای بزرگ غیر از ارائه یک فرصت آموزشی عالی، فرصتی بسیار فوق‌العاده برای شبکه‌سازی و شناختن افراد جدید، برقراری ارتباط با آن‌ها و همچنین معرفی و شناساندن خودتان به دیگر افراد و کسب‌وکارها است. پس در سال جدید سعی کنید رویدادهای مرتبطی را که در سال پیش توجهی به آن‌ها نداشته‌اید را شناسایی کرده و از آن‌ها به‌خوبی استفاده کنید.

4- آزمون A/B را برای فعالیت‌های مختلف فراموش نکنید

سؤال مهم در اینجا این است که اصلاً چقدر با آزمون A/B در حوزه کسب‌وکار خودتان آشنایی دارید؟ آیا اصلاً از آن استفاده می‌کنید؟ به‌طور روزانه موضوعات مختلفی در هر کسب‌وکار وجود دارد که می‌توانید در آن از این آزمون راهگشا استفاده کنید و این موضوع در حوزه بازاریابی دوچندان می‌شود، مثلاً: بهینه‌سازی عناوین، فراخوان به عمل‌ها، انتخاب تصاویر. اگر پیش‌ازاین در کار خود به این آزمون توجهی نداشته‌اید، حتماً سعی کنید خصوصاً درزمینهٔ هایی که باید بین دو گزینه مختلف یکی را انتخاب کنید، از این آزمون استفاده کنید که بسیار راهگشاست.

5- کد نویسی یاد بگیرید

منظور من فراگیری کد نویسی به‌صورت محض و درواقع تغییر کار و حرفه خودتان و تبدیل‌شدن به یک مهندس نرم‌افزار نیست. اما به یاد داشته باشید که یادگرفتن اصول کد نویسی به شما کمک بسیار زیادی برای همکاری با کد نویسان و استفاده از دانش آن‌ها برای بهره‌مند شدن از فرصت‌های موجود در دنیای بازاریابی است، نرم‌افزارهایی که برای کسب‌وکار خود استفاده می‌کنید را بهتر شناخته و درک می‌کنید و همچنین مهارت‌های شمارا در فرایند طراحی بسیار ارتقاء می‌دهد. همچنین فراموش نکنید که کد نویسی برخلاف بازاریابی به‌هیچ‌وجه مهارتی تلقی نمی‌شود که هرکسی از پس آن برنیاید.

6- یک کتاب جدید نامرتبط با بازاریابی مطالعه کنید

همیشه فهرستی از کتاب‌های بازاریابی مختلف وجود دارد که برای رشد و ایجاد تغییر در مهارت‌ها و کسب‌وکار خودتان نیاز به خواندن آن‌ها دارید که عموماً یا توسط نویسندگان و مترجمین برتر تألیف و ترجمه‌شده یا اینکه توسط گروهی برای شما خلاصه‌شده و آماده تهیه کردن هستند. اما توصیه ما  به شما این است که امسال حداقل یک کتاب غیرداستانی نامرتبط به حوزه بازاریابی را تهیه و مطالعه کنید که به بسط و توسعه دانش و مهارت‌های شما کمک کرده و دید شمارا باز می‌کند.

هفت تصمیم برای فعالان بازاریابی در سال جدید

7- از یک دستگاه جدید استفاده کنید

تنوع و ازدیاد لوازم و ابزار الکترونیک و غیر الکترونیک یکی دیگر از روندهایی است که امروزه فعالان بازاریابی باید توجه بسیار ویژه‌ای به آن داشته و همواره از آن اطلاع داشته باشند. بنابراین توصیه می‌کنم که حتماً علاوه بر پیگیری کارها به شیوه خاص خودتان، توجه ویژه‌ای به انجام آن‌ها از طریق دیگر ابزارهای مشابه هم داشته باشید. مثلاً اگر فردی هستید که همواره از ابزارهای خاص تولیدشده توسط شرکت اپل استفاده می‌کنید، سعی کنید امسال در برخی موارد از تلفن یا تبلت اندرویدی هم استفاده کنید (یا برعکس)!



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:52


چجوری تعداد لایک‌هامو ببرم بالا؟!

بازاریابی حوزه ای است که در آن هم بیش از حد اجتماعی یافت می شود، هم بالعکس آن و هم اجتماعی در جای نادرست؛ آخرین مورد، معادل دیجیتالی حضور در میهمانی اشتباه است. اما از کجا باید فهمید آیا جزو این سه دسته قرار می گیریم یا نه؟

حضور در شبکه های اجتماعی به معنای این نیست که بازاریابی شما روی آنها در بهترین حالت خود در حال انجام است. در ادامه ۳ موردی را از نظر خواهید گذراند که به شما نشان می دهند حداقل یک جای کارتان ایراد دارد. برای درست کردن استراتژی بازاریابی دیجیتال خود به راه حل های ارائه شده برای هر مورد احتیاج خواهید داشت.

۳ نشانه ناکارآمدی استراتژی شبکه های اجتماعی شما

۱- هیچ نتیجه ای در کسب و کار خود نمی بینید

راه حل: «نتیجه» معانی متفاوتی می تواند داشته باشد؛ آگاهی بیشتر از برند، شناخته شدن به عنوان یکی از خبره های صنعت، افزایش فروش یا نرخ تبدیل، شخصیت بخشیدن به برند، خدمت رسانی به مشتریان و یا چیزی کاملاً متفاوت با اینها.

امکان ندارد حضور شما در شبکه های اجتماعی همه ی این نتایج را با هم برایتان به ارمغان بیاورد، بنابراین برای شروع تنها روی یک یا دو هدف متمرکز شوید. ببینید اولویت اصلی تان کدام است و سپس به این فکر کنید که چگونه می توان از شبکه های اجتماعی برای رسیدن به این هدف، بهره ی استراتژیک تری گرفت.

۲- حس می کنید صدایتان شنیده نمی شود

راه حل: ممکن است شبکه ی اجتماعی مورد نظر خود را درست انتخاب نکرده باشید. برای نمونه، اگر شرکتی هستید که اکثر مشتریانتان را جمعیت روستایی تشکیل می دهند، روی توئیتر هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت.

 بر اساس پژوهش تازه ای که از سوی مرکز تحقیقاتی Pew منتشر شده است، پلتفرم توئیتر در میان جمعیت شهری محبوب تر است. هیچ قانونی وجود ندارد که به شما بگوید حتماً باید روی تمام پلتفرم ها حضور داشته باشید، بنابراین آنهایی را انتخاب کنید که با مخاطبانتان همخوانی دارند.

نکته: برای اطمینان بیشتر، می توانید نام یکپارچه ی خود را روی تمام پلتفرم های اجتماعی به ثبت برسانید اما از آنها استفاده نکنید. با این کار هم جلوی سوء استفاده های احتمالی را می گیرید و هم در آینده در صورت لزوم می توانید با همان نام از آن پلتفرم بهره بگیرید؛ بدون آنکه نگران ثبت شدن آن توسط دیگران باشید.

اما از کجا بفهمیم کدام شبکه ی اجتماعی میان مخاطبان ما محبوب تر به شمار می رود؟ ابزار تحلیلی Google Analytics وبسایت خود را نگاه کنید تا ببینید کدام شبکه های اجتماعی ترافیک بهتری به سمت وبسایتتان فرستاده اند. این همان جایی است که باید روی آن حضور فعال و با مخاطبان خود تعامل داشته باشید.

۳ نشانه ناکارآمدی استراتژی شبکه های اجتماعی شما

۳- میزان لایک، اشتراک گذاری و نظرها کم است

راه حل: آیا بیش از حد خودتان را تبلیغ می کنید؟ نگاهی به شبکه های اجتماعی MailChimp بیاندازید. این شرکت خدمات ایمیلی می فروشد، اما محتوایی که روی شبکه های اجتماعی خود قرار می دهد روی این موضوع تمرکز دارند که چگونه می توان از آزاردهندگی ایمیل اندکی کاست. برای مثال یکی از توئیت های اخیر آنها این بوده است: «تقویم محتوایی ما، بسیار خوشحالمان کرده است.

شما هم باید یکی از این تقویم ها داشته باشید. چرایش را می توانید اینجا بخوانید (لینک مطلب مورد نظر)». Saddleback Bags نیز محصولات چرم می فروشد. اما محتوای شبکه های اجتماعی آن اغلب روی زندگی ماجراجویانه ی کسانی تمرکز دارد که از این محصولات استفاده می کنند.

نقطه ی مشترک نمونه های بالا این است که هر دو به جای آنکه روی شبکه های اجتماعی خودشان را تبلیغ کنند، برای مشتریانشان ارزش خلق می کنند. فکر کنید ببینید محصولات شما از چه راه هایی می توانند برای مردم مفید واقع شوند.

بافتار بزرگ تری که شرکت شما در آن فعالیت می کند را نیز در نظر بگیرید. این همان چیزی است که مشتریان از شما می خواهند و اگر این خواسته ی آنان را پاسخ دهید، آن را دوست خواهند داشت، با دیگران به اشتراک خواهند گذاشت و درباره اش نظر خواهند داد.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:50


چگونه سازمان های افسرده را نجات دهیم؟

 
«آسمان همه جا همین رنگ است». هر زمان که صحبت از جابه‌جایی شغلی و توصیف سازمان‌های ایرانی پیش می‌آید، این جمله کمابیش به گوشمان می‌خورد یا حتی گاهی خودمان آن را ادا می‌کنیم.
 
روزنامه دنیای اقتصاد - علیرضا ابوالفتحی: «آسمان همه جا همین رنگ است». هر زمان که صحبت از جابه‌جایی شغلی و توصیف سازمان‌های ایرانی پیش می‌آید، این جمله کمابیش به گوشمان می‌خورد یا حتی گاهی خودمان آن را ادا می‌کنیم. در اینکه اکنون دوره‌ای از رکود و کساد اقتصادی را تجربه می‌کنیم، تردیدی وجود ندارد، اما در کاهش سرعت، پویایی و شادابی فضای سازمان‌ها، علاوه‌بر شرایط مذکور، عنصر انسان‌ها، خلقیات و مشکلات ذهنی آنان نیز نقش مهمی ایفا می‌کند.


طبیعی است وقتی مشکلات اقتصادی و روان شناختی، این‌گونه با هم پیوند می‌خورند، سازمان‌ها دچار رخوت و ایستایی می‌شوند، که این وضعیت در سایر نهادهای اجتماعی دیگر همچون خانواده و مدارس نیز قابل مشاهده است.از بعد سازمانی، عواملی مانند: بوروکراسی‌های شدید (از نوع غیرمولد)، نابرابری‌ها، عدم عدالت توزیعی و رویه‌ای، نبود مسیر پیشرفت شغلی، فقدان شایسته سالاری، سبک‌های آمرانه مدیریت، نگاه اقتصادی و پولی به انسان‌ها و... روح افسردگی را به سازمان‌ها تزریق می‌کنند و نتایجی همچون سکوت سازمانی، رخوت، خلوت‌گزینی و انزوا پدید می‌آیند.

سرمایه‌گذاری برای نجات سازمان‌های افسرده

 از بعد فردی، عمده افراد طبق آمار گفته شده، این اختلال روانی را ذاتا با خود به همراه دارند، یا اگر هم ندارند، وقتی در معرض این افراد قرار می‌گیرند، ناخودآگاه به آن دچار می‌شوند و استمرار این روند، ارتباطات را در سازمان دچار نقصان می‌کند. بسیاری از افراد یا عاشق کاری که می‌کنند نیستند، یا نگاه مادی به موضوع کار دارند، یا اصلا معنای زندگی را از جوانب مختلف به درستی درک نکرده‌اند. رهایی از شرایط پیش آمده، مستلزم تدابیری خاص و مشارکتی فعال و فراگیر ازسوی جناح‌ها و مواضع مختلف است.

 مدیران ارشد سازمان‌ها و کارآفرینان، اگر دغدغه موفقیت مستمر و پایداری کسب و کارشان را دارند باید عدالت، برابری و عدم تبعیض را سرلوحه کار خود قرار دهند، افراد شایسته را به‌کار گمارند، راه را برای پیشرفت و شکوفایی افراد در درون سازمان فراهم آورند، روی توانایی و تعهد سرمایه‌های انسانی خود حساب کنند، روح کار گروهی را ارتقا دهند، فضایی شاد در محیط کار فراهم آورند و....

از بعد حکومتی، دولت باید تدابیری برای پویایی و تحرک بیشتر به صور مختلف در سطح جامعه و سازمان‌ها بیندیشد، از واحدهای صنفی، تولیدی، شرکت‌های دانش بنیان و... حمایت بیشتری کند، خدمات مشاوره درمانی (روان شناسی) را به صورت رایگان یا با حداقل تعرفه‌ها دراختیار مردم و حتی سازمان‌ها قرار دهد، شرایط ایجاد کسب‌وکارهای جدید را تسهیل کند (ایران از حیث راه‌اندازی کسب‌وکار در دنیا رتبه نازل 118 را دارد)، برخی مهارت‌های حیاتی زندگی روزمره و کاری را مانند اصول مدیریت، مدیریت زمان، مدیریت استرس و... از همان مقاطع ابتدایی به عنوان سرفصل در واحدهای درسی دانش آموزان تصویب و واحدهای مشاوره شغلی را در مقاطع راهنمایی و دبیرستان به شکل واقعی فعال کند.

 افراد جامعه هم که به عنوان کارمند، مدیر یا هر نام دیگری وارد سازمان‌ها می‌شوند، باید مفهوم کار و شغل را بار دیگر برای خود بازتعریف کنند، نگاه صرف مادی به موضوع اشتغال نداشته باشند، مهارت‌های ایجاد تعادل منطقی میان کار و زندگی را در خود تقویت کنند، کار و شغل خود را از روی عشق و علاقه و نه به‌دلیل پول و ارتباط با مدرک تحصیلی انتخاب کنند و سبک زندگی خود را با تغذیه مناسب، ورزش و استفاده از مشاوره‌های روان شناسی، تغییر دهند.

اهمیت شناخت واقعی از سازمان

افسردگی سازمانی همانند افسردگی فردی، نوعی بیماری مزمن است که اولا باید تشخیص داده شود، ثانیا پذیرفته شود و سپس باور کنیم که درمان آن نیاز به زمان دارد. همان گونه که افسردگی، زندگی شخصی افراد را دچار اختلال می‌کند، بی‌تردید سازمان‌هایی هم که به این معضل دچار می‌شوند، نوعی از اختلال را البته با درجات بیشتر تجربه خواهند کرد. حتی بدتر اینکه ممکن است برخی سازمان‌ها، آنها را طرد کنند.

سازمان‌های افسرده، بیش از آنکه به افق‌های بلندمدت و پیشروندگی توجه داشته باشند، روی اشتباهات خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و سخت تحت تاثیر گذشته و رفع نقایص و کاستی‌های خود هستند؛ چه بسا سازمان‌های بیماری که از موهبت افرادی پرتلاش و پرانگیزه برخوردارند، اما نه تنها به تعالی نمی‌رسند، بلکه پس از مدتی ویروس افسردگی را به کارکنان خود نیز انتقال می‌دهند.

سرمایه‌گذاری برای نجات سازمان‌های افسرده

ارائه راه‌حل‌های مشارکتی و فراگیر

شاید بسیاری از سازمان‌ها در مقام انکار این حقیقت برآیند، اما با کمی کنکاش و پرس و جو، درک خواهند کرد که این معضل گریبان خیلی از آنها را گرفته است. مدیران سازمان‌ها از دو جبهه درون و برون سازمان می‌توانند به رفع این مشکل کمک کنند: اول توجه به درون که طبعا افراد را نیز مشمول می‌شود (خوشبختانه برخی از سازمان‌ها به‌طور مثال اقدام به راه‌اندازی واحدهای مشاوره روان شناسی در واحدهای خود کرده‌اند و گامی موثر در درک و بهبود شرایط ذهنی کارکنان خود برداشته‌اند)، ازسوی دیگر، از طریق رایزنی و تقویت ارتباطات خود با اتحادیه‌های صنفی، مسوولان ذی‌ربط و مرتبط دولتی، خواسته‌ها و مشکلات خود را بیان کنند و برای حل این معضل پیشگام شوند.

 یکی از وجوه تمایز کشورهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای کمتر توسعه یافته یا جهان سومی، رویکرد منفعلانه مدیران سازمان‌ها و کارآفرینان آن ممالک به موضوعات اینچنینی است، بنابراین شایسته است آنها اولا آسیب‌ها را بشناسند و به دولتمردان منعکس کنند و سپس با برگزاری جلسات هم‌اندیشی در حوزه یا صنعت خود یا سایر صنوف و صنعت‌ها، راه‌حل‌های مشارکتی ارائه دهند.

این مهم نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و تک تک مدیران و کارکنان، باید بپذیرند و باور داشته باشند که در پیشرفت، تعالی و توسعه پایدار اقتصادی هریک به اندازه خود سهم دارند، اگر این رویکرد و نگاه نهادینه شود، احتمالا بخش قابل توجهی از مشکلات سازمانی همانند خیل عظیمی از مسائل و گرفتاری‌های اجتماعی دیگر مرتفع خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:49


با این نشانه‌ها اصلا ثروتمند نمی شوید

به اعتقاد میلیونر خودساخته استیو سیبولد، برخلاف باور عمومی، همه برای کسب ثروت از موقعیت های برابر برخوردارند. اما آیا شما می توانید از این فرصت ها استفاده کنید و ثروتمند شوید؟ برای اینکه بتوانید شانس خود را برای پولدار شدن ارزیابی کنید، در ادامه به معرفی 9 نشانه می پردازیم که باید از آنها به شدت پرهیز کنید چرا که نشان از پولدار نشدن شما دارند! البته هیچکس قادر به پیش بینی آینده نیست، اما انتخاب های ما در زندگی می تواند روند احتمالی آینده را تعیین کند. هر یک از موارد و انتخاب های  زیر می توانند حرکت شما به سمت ثروت را کند کنند. در ادامه با ما همراه باشید.

9 نشانه که از ثروتمند نشدن شما خبر می دهند


بیشتر بر روی پس انداز تمرکز می کنید تا بر روی کسب درآمد

پس انداز برای ثروتمند شدن ضروری است، اما نباید آنقدر روی پس انداز تمرکز کنید که یواش یواش درآمد را فراموش کنید. آدم های پولدار روی کسب درآمد تمرکز می کنند.

سیبولد می گوید مردم عادی آنقدر روی صرفه جویی به انواع و اقسام روش ها تمرکز می کنند که فرصت ها را از دست می دهند. قطعا نباید پس انداز را فراموش کنیم، اما اگر می خواهید تفکری مانند افراد ثروتمند داشته باشید باید دست از نگرانی در مورد بی پول شدن بردارید و تلاش خود را روی کسب درآمد بیشتر معطوف کنید.

بعضی افراد معتقدند اینکه چقدر درآمد دارید مهم نیست، اینکه چه مقدار آن را پس انداز می کنید مهم است. اما خاطرمان باشد پس انداز نباید بهانه ای برای بی توجهی به کسب درآمد کامل و در حد توانمان باشد. برای پس انداز ، عاقلانه است که ابتدا راهی برای درآمد پیدا کنیم! روند مشترک بین میلیونرها این است که آنها منابع متعددی برای کسب منابع مالی برای خود می سازند و از عادات هوشمندانه ای برای پس انداز برخوردارند.

سرمایه گذاری نمی کنید

یکی از موثرترین روش های کسب درآمد بیشتر در طول زمان، سرمایه گذاری است و هر چه زودتر این روند را آغاز کنید نتایج بهتری خواهید گرفت.

رامیت ستی در کتاب خود موسوم به "به شما ثروتمند شدن را می آموزم" می نویسد. بطور میانگین، افراد ثروتمند 20% درآمد سالیانه خود را در برنامه های مختلف سرمایه گذاری می کنند. ثروت این افراد با مقدار درآمد سالیانه شان اندازه گیری نمی شود. ثروت این گروه با میزان پس انداز و سرمایه گذاریشان برآورد می شود. هر چه میزان پولی که وارد سرمایه گذاری می کنید بیشتر باشد بهتر است. اما حتی مقادیر کم هم به تدریج تغییر قابل توجهی ایجاد خواهد کرد.

به درآمد ثابت ماهیانه قانع هستید

مردم عادی به دریافت حقوقی ثابت بر اساس ساعات کارکرد راضی هستند، عادتی که افراد ثروتمند را به تعجب وامی دارد. افراد ثروتمند تمایل دارند بر اساس نتایج درآمد داشته باشند و معمولا کسب و کار خود را اداره می کنند.

سیبولد می گوید: البته منظور این نیست هیچ فرد موفق و ثروتمندی به دنبال شغل ثابت با پرداخت ثابت نیست، اما این کندترین روش رسیدن به ثروت است. میلیونرهای موفق معمولا کسب و کار خود را اداره می کنند، چرا که آن را سریعترین راه برای کسب ثروت می دانند. آدم های پولدار به راه اندازی کسب وکار های جدید و درآمد بیشتر فکر می کنند، در حالیکه آدم های عادی سعی می کنند با حفظ شغلی که درآمدی متوسط و افزایش حقوقی سالیانه دارد آینده مالی متوسطی برای زندگی خود تضمین کنند.

بیش از حد استطاعت خود خرید می کنید

اگر بیش از استطاعت خود خرج کنید، هرگز پولدار نمی شوید. حتی اگر درآمدتان افزایش یافت یا به هردلیلی پاداشی دریافت کردید، زود آن را برای خرید وسایل غیر ضروری که به نظرتان با کلاس! می آید خرج نکنید. گرنت کاردون میلیونر می گوید: من تا زمانی که کسب و کارها و سرمایه گذاری هایم به درآمد فراوان دست نیافته بودند، به سراغ خرید اتومبیل یا ساعت های لوکس نرفتم. هنوز همان تویوتا کمری را می راندم. سعی کنید شما را برای حرفه تان بشناسند نه با قدرت خریدتان.

رویاهای شخص دیگری را دنبال می کنید

9 نشانه که از ثروتمند نشدن شما خبر می دهند


اگر می خواهید موفق باشید باید به کاری که انجام می دهید عشق بورزید، یعنی باید بتوانید هدف خود را تعیین کنید و برای دستیابی به آن تلاش کنید. بسیاری از مردم به اشتباه برای دستیابی به آرزوها و رویاهای دیگران تلاش می کنند_ مثلا رویاهای پدر و مادر. توماس کورلی در کتاب "عادات خود را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند" می نویسد

وقتی برای دستیابی به رویاها و خواسته های شخص دیگری تلاش می کنید، در نهایت با شغلی که انتخاب کرده اید احساس رضایت و خشنودی نخواهید کرد. فقط در تلاشید که زندگی خود را بگذرانید و درآمدی بخور و نمیر داشته باشید، و فاقد انگیزه ای که لازمه موفقیت و ثروتمند شدن است خواهید بود.

به ندرت منطقه آسایش خود را ترک می کنید

اگر قصد پولدار شدن، موفقیت یا پیشرفت در زندگی دارید باید سعی کنید به اوضاع بی ثبات و مخاطره آمیز عادت کنید.

افراد پولدار، آرامش را در بی ثباتی می بینند. سیبولد معتقد است آسایش فیزیکی ، روانی و احساسی هدف اصلی افراد از طبقه متوسط است. متفکران مطرح و نامی خیلی زود می آموزند که میلیونر شدن آسان نیست و حفظ منطقه آسایش مانع بزرگی برای دستیابی به ثروت است. آنها می آموزند که در عین بی ثباتی احساس آرامش داشته باشند.

هدفی برای خود تعریف نکرده اید

پول خودبخود وارد زندگی شما نمی شود، باید برای به دست آوردن آن تلاش کنید. اگر قصد ثروتمند شدن دارید، باید هدفی مشخص و واضح برای خود تعریف کنید و سپس برنامه مالی لازم را برای دستیابی به آن تدوین کنید.افراد پولدار خود را وقف کسب ثروت می کنند. این کار نیاز به تمرکز، شهامت، دانش و تلاش دارد – اما بدون هدف مشخص و چشم اندازی واضح هیچکدام از اینها به نتیجه نخواهد رسید. دلیل اصلی که مانع دستیابی اکثر مردم به خواسته هایشان می شود این است که نمی دانند واقعا به دنبال چه هستند! آدم های پولدار کاملا مطمئنند که هدفشان کسب ثروت است

 آنچه پس از مخارج برایتان باقی می ماند را پس انداز می کنید

اگر قصد پولدار شدن دارید، اول پس انداز کنید. دیوید باخ در کتاب خود، ثروتمند خودکار، می نویسد مردم به محض کسب درآمدی حتی یک دلاری اول آن را به بقیه پرداخت می کنند. اول اجاره خانه، قسط های کارت های اعتباری، قبوض تلفن و مالیات و غیره را پرداخت می کنند.

به جای اینکه اول خرج کنید و بعد هر آنچه باقی مانده را پس انداز کنید، اول مبلغی را پس انداز کنید. حداقل 10% درآمد خالص خود را طی روندی خودکار به حساب پس اندازتان منتقل کنید. به این نحو هرگز آن 10 درصد را نمی بینید و یاد می گیرید بدون آن زندگی کنید.

باورتان این است که امکان ندارد پولدار شوید

سیبولد می گوید: افراد عادی باور دارند که موهبت ثروتمند شدن فقط به عده ای آدم خوش شانس اعطا شده است. واقعیت این است که در کشورهای سرمایه داری، همه افراد حق دارند ثروتمند باشند به شرطی که علاقه ای به آن داشته باشند. از خودتان بپرسید: "چرا من نه؟ " بعد بزرگ فکر کنید. آدم های پولدار توقعات بزرگی دارند. به مبالغ و درآمد های بزرگ فکر کنید.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:49


5 ویژگی پر بازده ترین تیم های شرکت گوگل

چندی پیش بخش منابع انسانی گوگل در رابطه با موضوعی با یک تضاد مواجه شد. این بخش نیز مثل اغلب سازمان های منابع انسانی به استخدام افراد می پرداخت، باعث پیشرفت آنها می شد، و عملکردشان را ارزیابی می کرد.

با این وجود، هر کاری که در گوگل انجام می شود به صورت تیمی است. «این شد که به این فکر افتادیم که اگر حداقل بخشی از خدماتمان را در سطح تیمی انجام دهیم چه منافعی برای بخش ما خواهد داشت؟». این صحبت برایان ول، مدیر بخش ارزیابی کارکنان گوگل در کنفرانسی به همین نام در فیلادلفیای آمریکاست. هدفی که او و همکارانش به آن دست پیدا کرده بودند ماهیتاً بزرگ، پر مخاطره و جسورانه بود.

۵ ویژگی پر بازده ترین تیم های شرکت گوگل


آینده ای که این گروه از کارکنان بخش منابع انسانی گوگل متصور شده بودند این بود که بتوانند رهبران را راهنمایی کنند برای شروع پروژه های مختلف دقیقاً چه نوع تیمی گرد هم بیاورند؛ چه از لحاظ تعداد و چه از لحاظ نوع افراد. ول گفت راهنمایی های آنان می توانست چیزی شبیه به این باشد: «شما به یک برونگرا نیاز خواهید داشت تا انگیزه و هیجان تیم را بالا نگه دارد. دو فرد ریزبین می خواهید تا اطمینان حاصل کنیم به جزئیات توجه کافی می شود. سه زن و دو مرد لازم دارید تا تنوع لازم حفظ شود. بهتر است ظرف ۶ ماه اول آنها را در کنار یکدیگر نگه دارید، سپس ظرف ۶ ماه بعدی آنها را در دفاتر گوناگون پخش کنید».

بخش مذکور سپس می توانست پروفایل کارمندان گوگل که با نیازمندی های رهبر مورد نظر همخوانی داشتند را در اختیار آنان قرار دهد. ول در این باره گفته است: «به این ترتیب کافی است مهره های مناسب برای پر کردن این جایگاه ها را پیدا کنیم تا تیمی اثربخش تشکیل شود».

اما چنین اتفاقی روی نداد. این گروه ۱۸۰ تیم را در بخش های فروش و مهندسی شرکت گوگل مورد بررسی قرار داد و صدها مصاحبه برگزار کرد. اما چیزی که دستگیرش شد این بود که ویژگی های فردی هر یک از اعضای تیم، تأثیر چندانی روی عملکرد تیم ها ندارد. نکته ی با اهمیت، پویایی کلی خود تیم است. در نتیجه، به گفته ی ول، تأکید باید به جای پیدا کردن نیرو برای تیم های مختلف، روی آموزش اعضای تیم ها برای کار کردن در کنار یکدیگر باشد.

ول در ادامه به توصیف آن نوع پویایی که باعث تمایز تیم های اثربخش گوگل از سایر تیم ها می شود پرداخت. این ویژگی ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از:

۱- امنیت روانی

اعضای تیم ها احساس آسیب پذیری نکنند و این را بدانند که ایده ها و نظراتشان محترم شمرده و در نظر گرفته می شود، حتی اگر با نظرات دیگر اعضای تیم در تضاد باشند.

۲- اعتماد پذیری

اعضای تیم اطمینان داشته باشند همکارانشان وظایف محوله ی خود را در زمان مقرر انجام می دهند.

۳- ساختار و شفافیت

اعضای تیم نقش های خود و دیگران را در کنار اهداف کلی تیم بدانند و درک کنند.

۵ ویژگی پر بازده ترین تیم های شرکت گوگل

۴- معنا

اعضای گروه احساس کنند آنچه که رویش کار می کنند برای هر کدامشان در سطح شخصی نیز مهم است.

۵- تأثیر

اعضای تیم اعتقاد داشته باشند کاری که انجام می دهند تأثیر مثبتی روی سازمان خود و جهان اطرافشان دارد.

به گفته ی ول، داده ها نشان می دهند امنیت روانی مسئله ای حیاتی است. عملکرد آن دسته از تیم های فروش گوگل که از بالاترین سطح امنیت روانی برخوردار بوده اند به طور متوسط تا ۱۷ درصد از هدفگذاری شان بیشتر بوده است. اما عملکرد تیم هایی که پایین ترین سطح امنیت روانی را داشته اند، به طور متوسط تا ۱۹ درصد ضعیف تر از این هدفگذاری بوده است.

یک درس دیگر: اثربخشی تیم هایی که از لحاظ اعتماد پذیری اوضاع بسیار خوبی داشتند در عمل به واسطه ی مشکلات ساختاری از لحاظ تعریف نقش ها و هدف ها با مشکل مواجه می شدند. اما از طرف دیگر، تیم هایی که اعتماد پذیری پایین تری داشته اند، از ساختار و شفافیت بهره ی بسیاری برده اند. این اطلاعات برای تیم های جدید، یعنی تیم هایی که اعضای آنها هنوز نمی دانند روی چه کسانی می توانند حساب کنند بسیار مفید است.

ول از مخاطبان خود خواست در شرکت های خودشان دست به آزمایش بزنند. او می گوید تحقیقات آکادمیک در محیط های تیمی تر و تمیز انجام می شوند. ترجیح او این است که این آزمایشات در شلوغیِ سازمان های زنده و مشغول فعالیت انجام شوند.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:49


برترین شهرهای جهان از لحاظ نبوغ علمی

این فرضیه کاملا درست نیست که تنها همکاری در آزمایشگاه ها می تواند به پیشرفت علم و نبوغ علمی یک شهر کمک کند. اکتشافات هیجان انگیزی در طول زمان و در تحقیقات جمعی صورت گرفته است که این موضوع را تایید می کند.

جای تعجب نیست که بسیاری از سازمان های علوم زندگی در حال سرمایه گذاری بر روی طراحی آزمایشگاه هایی هستند که این تعاملات را تسهیل بخشند. اما آنچه که تا به حال کمتر مشاهده شده است، تاثیر تعاملات انرژی بخش و تجربه هایی است که در خارج از آزمایشگاه ها صورت گرفته است.

برخی از شهرها نسبت به شهرهای دیگر اکوسیستم های سازنده تری برای اکتشافات علمی ارائه می دهند.

۶ شهر برتر جهان به لحاظ نبوغ علمی

در ایالات متحده و به طور کلی در سراسر جهان شهرهایی وجود دارند که بیش از داشتن یک پس زمینه برای نوآوری، به عنوان مراکزی فعال ظهور کرده اند که در آنجا با سرمایه گذاری در بخش های خصوصی و دولتی، تمرکز بر روی جذب دانشمندان و نوآوران به منظور زندگی و کار قرار گرفته است. در این مناطق، توجه خاصی به پرورش ایده ها در حوزه های مختلف از تکنولوژی و علوم زندگی گرفته تا امور مالی و ارتباطات و هنر معطوف شده است.

همانطور که این جوامع بیشتر به یکدیگر متصل شوند، موقعیت بیشتر و بهتری را برای زندگی فراهم می سازند و البته با ایجاد جامعه ای مستعدتر از قبل، موقعیت های بیشتری برای سرمایه گذاری صنایع بر روی استعداد ها صورت می گیرد. در نتیجه ی چنین چرخه ای از نوآوری، محققین و استارتاپ ها پرورش می یابند و خطوط تولید و اقتصاد پر جنب و جوش می شوند.

آیا شما هم در مرکز نوآوری جهانی زندگی می کنید؟

همگرایی شهرهای نوآوری گرا و پیشرفت علوم زندگی به عنوان معادله ای دوطرفه توسط محققان مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. در ایالات متحده و شهرهای دیگر توانایی یک شهر به منظور ترویج نوآوری در یک یا چند صنعت به یک فاکتور اصلی و مهم برای رقابت در صحنه جهانی تبدیل شده است و تنها برخی  از این شهرها هنر و پتانسیل تبدیل شدن به یک مرکز نوآوری را دارا هستند.

به طور مثال گزارش چشم اندازی از علوم زندگی سالانه JLL نشان می دهند که ارتباط نزدیکی بین تاثیر علوم زیستی یک شهر و دسترسی آن به موسسات تحقیقاتی، سرمایه، استعداد و امکانات مدرن وجود دارد. همزمان با این تحقیقات، در CMI بیست شهر اولی که بر اساس موقعیت های رقابتی با ردیابی سرعت تغییر در اقتصاد و املاک تجاری رتبه بندی شده اند به صورت فعال اقتصاد و نواوری های شان را ترویج دادند.

یکی از نکات قابل توجه در این گزارش ها این است که چندین شهر که هم دارای CMI و هم دارای بالاترین رتبه در حوزه ی علوم زیستی هستند، ارتباط قوی بین تلاش های مدنی برای نوآوری و صحنه شکوفایی برای مطالعات علمی را نشان می دهند. در اینجا ۴ شهر از ایالات متحده که در میان ۲۰ شهر مذکور هستند را بیان می کنیم:

بوستون:

بوستون مکانی برای تجمع دانشمندان علوم زیستی است و به دلیل موقعیت جغرافیایی خود به عنوان منطقه بندری، پتانسیل شکوفایی گسترده تر نوآوری را دارد.
منطقه خلیجی سان فرانسیسکو / سیلیکون ولی:

این منطقه ی خلیجی کانون نوآوری های علوم زیستی محسوب می شود و با ۱۶۵۲ ثبت اختراع در سال ۲۰۱۳ به عنوان پیشتاز و پیشرو در این زمینه شناخته شده است. در این میان سیلیکون ولی در میان این ۲۰ شهر بزرگ، مانند ستاره ای می درخشد.

نیویورک:

فرهنگ استارتاپی پویا و تحولات Hudson Yards به جایگاه کنونی این شهر در میان ۲۰ شهر مذکور کمک شایانی کرد. قرار گرفتن این شهر در رده ی بالایی از علوم زیستی، همکاری در بخش های خصوصی و دولتی مانند امکانات ۲ میلیارد دلاری باعث ارتقای جزیره روزولت -که دارای روابطی با وزارت بازرگانی ایالات متحده است- دانشگاه کرنل و اداره ثبت اختراع و علائم تجاری ایالات متحده می شود.

سیاتل:

گسترش دانشگاه در این منطقه تنها برای پر و بال دادن به نوآوری جهانی آن است. در حالیکه این شهر به نسبت شهرهایی که در بالا ذکر شد، در حوزه ی علوم زیستی تازه وارد محسوب می شود اما در زمینه ی سرمایه گذاری و موسسات تامین بودجه بهداشت و درمان ایالات متحده و همچنین در تعداد اختراعات ثبت شده در میان ۱۰ شهر اول قرار گرفته است.

برخی از بازارهای جهانی هم، هم پوشانی نزدیک به همی را نشان می دهند. به طور مثال، برخی از شرکت های تکنولوژی که سریعا در حال رشد هستند در Bangalore (ملقب به سیلیکون ولی هند؛ به دلیل وجود موسسات پیشرفته فراوان) و شهر چینی Shenzhen (که سالانه حدود ۶۰۰۰ اپلیکیشن بین المللی تولید می کند) هستند.

بازارهای علوم زیستی ملی مربوط به این کشورها هم در حال رونق هستند: انتظار می رود صنعت داروسازی هند در سال ۲۰۲۰ تا ۱۵ درصد رشد سالانه رشد کند و خرید و فروش پروژه های پزشکی چین هم در سال ۲۰۲۰ احتمالا به ۱۷۵.۸ میلیارد دلار می رسد.

۶ شهر برتر جهان به لحاظ نبوغ علمی


فرمولی برای یک شهر مبتنی بر نوآوری و خلاقیت

فرمول یک شهر غنی از نظر نوآوری و شکوفایی چیست؟ در حالیکه هیچ دو شهری با یکدیگر یکسان نیستند، محققان JLL سه عنصر مهم و مشترک این شهرها را کشف کرده اند:

۱. فرصت های آموزشی گسترده:

داروهای بیولوژیکی بسیار حساس و مواد دارویی دو دلیلی هستند که برخی از شرکت های علوم زیستی به طور فزاینده ای در حال استخدام استعدادها در سطوح دکتری هستند. مناطقی که از نظر دانشگاهی غنی هستند با انواع دیگری از استعدادهای تحصیلی برای جذب استعدادها و سرمایه ها با یکدیگر همکاری می کنند و در نهایت حاصل این همکاری موفقیت و کامیابی خواهد بود. به عبارت دیگر دلیل اینکه بوستون رتبه ی بالایی را به عنوان شهر با CMI جهانی و موقعیتی خوب برای علوم زیستی بدست آورده هم همین بوده است.

۲. مکانی پر انرژی برای زندگی و کار:

احتمال اینکه نسل بعدی متفکران در محل کار فقط به فکر گذراندن ساعت و بنابراین تجربه ای کسل کننده از محیط کار باشند، خیلی کم است. افراد به دنبال این خواهند بود که شهرهایشان هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر عملی به یکدیگر متصل باشند. شهرها برای جذب و حفظ استعدادها و علایقشان باید پر جنب و جوش باشند و محیطی مناسب برای کار و زندگی فراهم کنند.

هم اکنون در بسیاری از محیط های کاری مدرن از بازی ها و سرگرمی های متفاوت بهره می برد تا محیط کار را به محیطی مفرح برای کارکنان تبدیل نمایند و بدین صورت بازدهی را تا حد زیادی بالا می برند. جوامعی که این فاکتورها را برای محیط زندگی و کاری فراهم می نمایند، قطعا با حجم انبوهی از ایده و همکاری و توسعه و پیشرفت همراه خواهد بود.

۳. شرایط مساعد:

هر بازار مبتنی بر نواوری برای هر گونه صنعتی بهترین گزینه نیست. وضعیت نوآوری خاص یک شرکت، الگوریتمی برای ایجاد تعادل بین فرصت و هزینه ی یک محل خاص تعیین می کند. به عنوان مثال اینکه آیا این شرکت، یک استارتاپ است و یا یک شرکت بالغ است؟ نوآوری در مرحله ی تحقیقات اولیه است و یا در مراحل تجاری شدن؟ مهم هستند.

برای مبتکرانی با ایده ی جدید و جسورانه که فاقد جریان درامدی ثابت است، بهترین مکان ها برای ریشه دوانیدن شهرهایی مانند رالی-دورهام و دنور هستند که سطوح بالایی از موقعیت های استارتاپی و هزینه های پایین ارائه می دهند.

برای آنهایی که استطاعت کافی دارند، گزینه های فرصت های خوب و هزینه های بالا مهم تلقی می شوند، شهرهایی مانند بوستون و نیویورک بهترین دسترسی به سرمایه، مشتری و عوامل تاثیر گذار برای رسیدن به موفقیت در این مسیر فراهم می سازند.

تحقیقات علوم زیستی نوآورانه می تواند نقشی حیاتی در اقتصاد مبتنی بر نوآوری بازی کند. هر دانشمند با تزریق تکنولوژی روز و ایده های الهام بخش و تحقیقات جدید می تواند به جامعه ی خود کمک کند تا جامعه و شهر خود را به عنوان شهری با پتاسیل پیشرفت فراوان تبدیل نماید.



:: موضوعات مرتبط: ، ،

نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در جمعه 3 ارديبهشت 1395

و ساعت 22:46



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by mahdiiyar ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




این وبلاگ صرفا جهت راهنمایی،مشاوره و اطلاع رسانی ساخته شده است.آشنایی با قوانین پناهندگی زیر نظرسازمان ملل




دلنوشته
گوناگون
جملات ادبی
عکاسباشی
کاتاتونیک
زندگی زیباست
جملات و عکس نوشته های الهام بخش و زیبا برای زندگی
پاراگراف کتاب
اشعار
احمد شاملو
حكيم عمر خيام نيشابوري
سید محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)
پروین اعتصامی
قیصر امین پور
فریدون مشیری
ایران همیشه سبز
تونل زمان
فوتبال یعنی
ستاد مبارزه با چرندیات
به سوی دموکراسی
رگا
هیچ
مهدیاریسم
یک کلام حرف حساب
سبک زندگی
آلزایمر
کپشن خاص
کاف
دیالیکت




مهدی افشارزاده




آیا حذف اکانت مشکل ریپورت را حل می کند؟
اینستاگرام؛ چگونه فالوور بیشتری جذب کنیم؟
چرا «فاطما گل» این قدر پرطرفدار است؟
ربات های تلگرامی که شما را همه فن حریف می کند+ آموزش
ردیاب ارزان ماشین
همسریابی دائم
جلو پنجره جک جی 5
همه چیز درباره درگاه پرداخت

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تریبون تنهایی من و آدرس mahdiiyar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا












تنهایی , جملات زیبا , اس ام اس های عاشقانه , جملات عاشقانه , عکس , خیانت , عاشقانه , طبیعت , منظره , بوسه , بغل , رومانتیک , جملات زیبا,اس ام اس های عاشقانه,جملات عاشقانه , عاشقی , دلنوشته ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 218
بازدید دیروز : 208
بازدید هفته : 426
بازدید ماه : 814
بازدید کل : 45631
تعداد مطالب : 1223
تعداد نظرات : 232
تعداد آنلاین : 1