اغلب این ها (البته اگر گلشیفته را منها کنیم) سینماگرانی هستندمستعد که چندین نامزدی اسکار و جوایز معتبر دیگر را در کارنامه خود ثبت کرده‌اند و شاید نام بسیاری از آن‌ها به گوش شما نخورده باشد.فهرست سینما گران ایرانی که در عرصه جهانی فعالیت میکنند بسیار بلنداست و ما 29 چهره مهم دراین فهرست  انتخاب کرده‌ایم که آشنایی با آن‌ها خالی از لطف نیست.

1-داریوش خنجی

او از اولین سینماگران بین المللی ایرانی الاصلی است که در داخل کشور هم شهرت قابل توجهی کسب کرده است. خنجی که از پدری ایرانی و مادری فرانسوی در تهران متولد شده، تحصیلات سینمایی خود را در آمریکا دنبال کرده است. خنجی، با فیلمبرداری «هفت» و تیزرهای دیوید فینچر به شهرت رسید و برای فیلمبرداری «اویتا» نامزد اسکار شد.

خنجی تاکنون با کارگردانان بزرگی همچون برناردوبرتولوچی، آلن پارکر، رومن پولانسکی، سیدنی پولاک، وونگ کار وای و وودی آلن همکاری کرده است. علاوه بر دو فیلم آخر وودی، «عشق» جدید‌ترین فیلم می‌شائیل هانکه کارگردان مشهور اتریشی را هم خنجی فیلمبرداری کرده که نخل طلایی کن ۲۰۱۲ را برد.
 

2-رامین جوادی

این آهنگساز ایرانی ۳۷ ساله و متولد آلمان در حال حاضر به یکی از پرکار‌ترین چهره‌های هالیوود تبدیل شده است. جوادی در سال ۱۹۹۸ تحصیلات خود را در رشته موسیقی به پایان رساند. کارهای اولیه جوادی نظر هانس زیمر را به خود جلب کرد و باعث شد تا جوادی کارش را در آمریکا به عنوان دستیار زیمر و کلاوس بدلت دنبال کند.

پس از همکاری در پروژه‌های بزرگی همچون «دزدان دریایی کارائیب» و «بتمن آغاز می‌کند»، جوادی موسیقی متن قسمت سوم از سری فیلم‌های «بلید» را ساخت و پس از آن کار خود را با ساخت موسیقی متن فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون «مرد آهنی»، «فصل شکار»، «نبرد تایتان‌ها»، «فرار از زندان»، «فلش فوروارد» و «بازی تاج و تخت» ادامه داد.
 

3-فرهاد صفی نیا

آخرین ساخته مل گیبسون، یک ایرانی را به جامعه سینمایی هالیوود معرفی کرد. صفی نیا ۳۷ ساله که در اروپا اقتصاد خوانده، برای تحصیل سینما به آمرریکا رفت و پس از آشنایی با مل گیبسون در جریان ساخت «مصائب مسیح»، با او در نوشتن فیلمنامه و تهیه فیلم بعدی او «آپو کالیپتو» همکاری کرد.

سال گذشته هم صفی نیا به عنوان اولین ایرانی، تهیه و طراحی یک سریال مهم آمریکایی را به عهده گرفت. یکی دو سال قبل هم که صحبت‌هایی از اقتباس سینمایی رمان مشهور «دنیای قشنگ نو» توسط ریدلی اسکات به گوش می‌رسید، نام صفی نیا به عنوان نویسنده فیلمنامه مطرح بود.

4-حسین امینی

حسین امینی که سال گذشته فیلمنامه «درایو» اثر نیکلاس ویندینگ رفن را نوشته بود، یکی از شناخته شده‌ترین ایرانیان فعال در سینمای جهان است. امینی که کارش را با نوشتن تله فیلم شروع کرده، در سال ۱۹۹۷ برای فیلم «بال‌های فاخته» نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.

او در سال ۲۰۱۰ تریلر جاسوسوی «شانگهای» ساخته مایکل هفستروم را نوشت و امسال هم دو فیلم پرخرج را در اکران دارد؛ اکشن رزمی «۴۷ رونین» با حضور کیانو ریوز و فیلم فانتزی «سفیدبرفی و شکارچی» با بازی چارلیز ترون و کریستین استوارت.
 

5-رامین بحرانی

رامین بحرانی ۳۷ ساله که متولد آمریکاست، یکی از شناخته شده‌ترین چهره‌های سینمای مستقل آمریکا محسوب می‌شود که فیلم‌های بلند و همینطور فیلم‌های کوتاه او در جشنواره‌های کن، ونیز، برلین، تورنتو و ساندنس حضوری موفق داشته است.

راجر ایبرت منتقد معروف شیکاگو سان تایمز، «چاپ شاپ» دومین فیلم بلند بحرانی را به عنوان ششمین فیلم بر‌تر سینمای جهان در دهه اول قرن بیست و یکم و بحرانی را به عنوان بر‌ترین کارگردان دهه گذشته انتخاب کرده است! لئونارد مالتین هم آثار او را در فهرست ۱۵۱ فیلم برتری که دیده نشده قرار داده است.
 

6-حبیب زرگرپور

زرگرپور یکی دیگر از ایرانیانی است که نامزد جایزه اسکار شده، آن هم دو بار! زرگرپور از اوایل دهه ۹۰ به عنوان طراح جلوه‌های ویژه به کمپانی ILM پیوست. زرگرپور با عناوین مختلف در طراحی جلوه‌های ویژه فیلم‌های مشهوری همچون «ماسک»، «پیشتازان فضا»، «جومانجی»، «اسپاون»، «چشمان مار»، «گردباد»، «جنگ ستارگان: اپیزود اول – تهدید شبح»، «توفان کامل»، «هویت بورن» و «نشانه‌ها» همکاری داشته و برای فیلم‌های توفان کامل و گردباد هم نامزد اسکار شده است.

زرگرپور از سال ۲۰۰۳ به عنوان مدیر هنری به کمپانی بازی‌های کامپیوتری EA پیوسته و سری بازی‌های «نید فور اسپید» از جمله کارهای شاخص او محسوب می‌شود. زرگرپور هم اکنون از اعضای فعال آکادمی هنر‌ها و علوم سینمایی آمریکا و بفتا در زمینه جلوه‌های ویژه است.
 

7-دانیال پاسدار

در بین ایرانیانی که در فیلم‌ها و سریال‌های هالیوودی بازی کرده‌اند معمولا همه تنها فرصت ایفای نقش شخصیت‌های اهل خاورمیانه را پیدا کرده‌اند. شاید دانیال پاسدار تنها بازیگر ایرانی الاصلی است که در پروژه‌های هالیوودی نقش شهروندان آمریکایی را بازی کرده است.

پاسدار که پدرش ایرانی است، کار خود را با ایفای نقشی کوتاه در «تاپ گان» شروع کرد.. در بین کارهای قدیمی پاسدار «راه کارلیتو» اثر برایان دی پالما شاخص‌ترین فیلم او محسوب می‌شود اما پاسدار با ایفای نقش در سریال‌ها بود که به شهرت رسید. پاسدار علاوه بر حضور در سریال‌های پرطرفداری همچون «خانه دارهای مستاصل» و «کسل» یکیک از نقش‌های اصلی سریال پربیننده «قهرمانان» را هم برعهده داشت.
 

8-نسیم پدراد : (به انگلیسی: Nasim Pedrad)

( متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۸۱ تهران) بازیگر، هالیوود و عضو کادر برنامهٔ ساتردی نایت لایو است. او اهل ارواین، کالیفرنیا است، و دانش آموخته رشته تئاتر از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است. نام پدر او پرویز پدراد و مادر او آراسته امانی است،انها در سال ۱۹۸۴ زمانی که نسیم ۲ ساله بود به امریکا مهاجرت کردند او در سریال ER نقش ایفا کرده است وهمچنین به گویندگی در انیمیشن لوراکس و من نفرت‌انگیز ۲ اشاره کرد.
 

 

9-نادیا بیورلین : (Nadia Björlin)

(زاده ۲ اوت ۱۹۸۰) هنرپیشه سینمای هالیوود می‌باشد. او در نیوپورت ایرلند از پدری سوئدی و مادری ایرانی تبار متولد شده و در مدرسه هنر در نیویورک مشغول به تحصیل می‌باشد. نادیا به زبان فارسی و سوئدی و انگلیسی تسلط دارد.

همچنین از صدای سوپرانو برخوردار است و اغلب در سوپ اپرا ایفای نقش می‌کند. او به سازهای فلوت و گیتار و پیانو و چنگ تسلط دارد.
 

10-شهره آ‌غداشلو

 البته این بازیگر نیاز زیادی به معرفی ندارد.وی با نام اصلی شهره وزیری‌تبار (زاده ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۱)(عده ای به اشتباه تصور می کنند نام وی پری بوده است.) بازیگر ایرانی-آمریکایی سینما و تلویزیون است.او فامیل آغداشلو را به خاطر مخالفت خانواده پدری اش با داشتن نام خانوادگی آنان وپس از ازدواج با آیدین آغداشلو انتخاب کرد.به گزارش پارس ناز وی در سال ۲۰۰۳ میلادی، کاندید جایزه اسکار بهترین بایگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم خانه‌ای از شن و مه شد.

شهره آغداشلو هم‌چنین در سال ۲۰۰۹ میلادی، برای بازی در نقش مکمل زن در مجموعه تلویزیونی خاندان صدام، موفق به دریافت جایزه معتبر اِمی شد.شهره آغداشلو پیش از انقلاب ایران، در سه فیلم مطرح آن زمان بازی کرد و با سه کارگردان بزرگ سینمای ایران: عباس کیارستمی، علی حاتمی و محمدرضا اصلانی همکاری داشت. او پس از انقلاب به آمریکا رفت و به اتفاق همسرش هوشنگ توزیع در نمایش‌های متعددی بازی کرد.

11-آهو جهانسوز "سارا” شاهی : (Aahoo Jahansouz "Sarah” Shahi)

 (زاده ۱۰ ژانویه ۱۹۸۰، اولس، تگزاس) مُدل و بازیگر ایرانی‌ تبار آمریکایی است.[۱] او از نوادگان فتحعلیشاه قاجار می‌باشد شاهی رتبهٔ ۹۰ام را در مجله ماکزیم در لیست ۱۰۰ جذاب‌ترین سال ۲۰۰۵ کسب کرده‌است و در سال ۲۰۰۶ به رتبه ۶۶ام صعود کرده‌است.او در تلویزیون آمریکا و سینمای هالیوود به فعالیت در زمینه بازیگری اشتغال دارد.

12-بهار سومخ : ( Bahar Soomekh)

 (زاده ۳۰ مارس ۱۹۷۵ در شهر تهران) بازیگر ایرانی‌ تبار آمریکایی-یهودی است که در سینمای هالیوود به فعالیت در زمینه بازیگری اشتغال دارد. وی در فیلم‌های مطرح تصادف، ماموریت غیرممکن ۳ و اره ۳ بازی کرده‌ است.
 

 

13-کاترین لیزابل : ( Catherine lisa bell)

بازیگر انگلیسی-آمریکایی ایرانی-تبار سریال‌های تلویزیونی (JAG) آمریکا است. کاترین در ۱۴ اوت ۱۹۶۸ در لندن بدنیا آمد. او از پدری اسکاتلندی و مادری ایرانی زاده شده. والدینش بعداً از همدیگر جدا شدند. کاترین سپس در ۳ سالگی به همراه مادرش مینا به لس آنجلس رفت.

 او در زمان کودکی در تبلیغ‌های تلویزیونی زیادی ظاهر گردید، و قصد داشت که پزشک یا مهندس بیومدیکال بشود سر از حرفه مدل تمام وقت در آورد.او به زبان‌ های انگلیسی و فارسی تسلط دارد.او در فيلم «بروس قدرتمند» با «جيم كري» هم بازي است.

14-نازنین بنیادی

 وی متولد تهران است، والدین نازنین در بیستمین روز بعد از تولدش او را از ایران خارج کردند. او تا ۱۹ سالگی ساکن لندن بود و سپس به لس آنجلس آمریکا نقل مکان کرد. وی از یک مدرسه خصوصی در لندن فارغ التحصیل شد.به گزارش پارس ناز وی دارای مدرک تحصیلی عالی از دانشگاه کالیفرنیا، ارواین در رشته زیست شناسی است. وی تحقیقاتی هم در مورد سرطان داشته‌است که او را صاحب جایزه چانگ پی چون دانشجوی دوره لیسانس کرد.

وی همچنین در سن کم زمانی که در انگلستان بوده‌است در تلویزیون بخش کودکان ایفای نقش کرده‌است. او خود در این مورد در مصاحبه‌ای با بی بی سی گفته‌است: «تنها کار تلویزیونی که کردم در سنین جوانی در لندن در برنامه کودکان بنام «یرلی برث» بود. ولی در اصل عشق و علاقه‌ام به فیلم است.» نازنین در حال گذراندن دوره PhD در دانشگاه تورنتو است.

15-شان طوب

از بازيگران كليمي ايراني است كه در تهران به دنيا آمد و در منچستر بزرگ شد. او بازيگر تلويزيون است و مهمترين تجربه سينمايي او بازي در فيلم «مرد آهني» است.

 16-مارشال منش

 (متولد ۲۵ مرداد ۱۳۲۹ در شهر مشهد) بازیگری ایرانی‌تبار در آمریکا است.پدر و مادر او ایرانی بودند. او در دههٔ ۷۰ میلادی به ایالات متحده آمریکا سفر کرد.او در سریال‌هایی همچون ویل و گریس(Will & Grace)، همراهان(Entourage)، گروه دست دوم(Scrubs)، آشنایی با مادر(How I Met Your Mother) (در نقش یک رانندهٔ تاکسی بنگلادشی به نام رانجیت)، قانون و نظم: واحد قربانیان ویژه(Law & Order: Special Victims Unit) و فرار از زندان(Prison Break) به ایفای نقش پرداخته‌است.

او حتی در دقیقه ۱۵ قسمت ۱۷ از فصل ۳ و نیز دقیقه ۸ام قسمت ۱۵ از فصل ۵ سریال آشنایی با مادر به زبان فارسی دیالوگ گفت. فیلم‌هایی سینمایی‌ای که او در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌است عبارت‌اند از: دروغ‌های حقیقی(True Lies)، لبوسکی بزرگ(The Big Lebowski)، ماجرای پوسایدون(The Poseidon Adventure) و دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان(Pirates of the Caribbean: At World's End)(در نقش سری سومباجی، یکی از خدایان دزدان دریایی) را بازی کرد.

17-امیر مکری

 (۲۱ خرداد ۱۳۳۵)یک فیلمبردار ایرانی است. وی در سال ۱۹۷۷ به آمریکا مهاجرت کرده و در کالج امرسون تحصیل کرده‌است. از معروف‌ترین فیلم‌هایی که او در آن‌ها فیلمبرداری کرده‌است می‌توان به پسرهای بد ۲، ارباب جنگ (فیلم)، گنجینه ملی: کتاب رمز، سریع و خشمگین ۴، تغییرشکل‌دهندگان: تاریکی ماه و مرد پولادین اشاره کرد.

18-رضا بدیعی

(۲۸ فروردین ۱۳۰۹ در اراک - ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ در لس آنجلس کالیفرنیا)، بنظر میآید نام این کارگردان پرکار و پیش کسوت باید در اول فهرست قرار میگرفت ...او یک کارگردان ایرانی بود که بیشتر به خاطر فعالیتش در تولید فیلم و سریال در هالیوود مشهور بود. رضا بدیعی از اوائل دهه شصت میلادی به کارگردانی فیلم های تلویزیونی پرداخت و در طول ۶ دهه گذشته بیش از ۴۳۰ قطعه فیلم تلویزیونی و چندین فیلم سینمایی ساخت.

به بدیعی لقب «پدرخوانده تلویزیون آمریکا» داده شده بود. از جمله فیلم‌ها و سریال‌هایی که بدیعی کارگردان آن‌ها بوده می‌توان به تغییرمسیر ، بالاتر از خطر، هاوایی فایو او، بارتا، مرد شش میلیون دلاری، کاگنی و لیسی، بافی قاتل خون آشام و پیشتازان فضا اشاره کرد. بدیعی توانست جایزه یک عمر فعالیت هنری اتحادیه کارگردانان سینمای آمریکا را برای کارگردانی بیشترین تعداد سریال های یک ساعته تلویزیونی نیز به دست آورد.

 19-بري نويدي

او از والديني ايراني متولد شده و در حال حاضر از تهيه كنندگان سينما است. «محموله ونيز» مهمترين تجربه سينمايي او در هاليوود است.

 20-ويدا قهرماني

 از نوجواني بازيگري را در ايران آغاز كرد . پس از مهاجرت به آمريكا در كنار بازيگري به كارگرداني و تهيه آثار كودكان روي آورد.

 21-دار ديكسون

او با فيلم «كنترل» به سينماي هاليوود معرفي شد.

22-ماز جبراني

مهمترين تجربه بازيگري خود را در فيلم «مترجم» كنار «نيكول كيدمن» داشته است.

 23-مرجان نشاط

او در سريال «فرينج» مطرح است.

‬‎

 24-كامي عسگر

اواز تكنسين هاي مطرح عرصه صدا است و براي صداگذاري فيلم «اينك آخرالزمان» ساخته «مل گيبسون» نامزد جايزه اسكار شد. او در گفتگو با «جام جم ديلي» به هويت ايراني خود باليده است.

 25-اميد جليلي

اودر انگلستان متولد شد . و در دانشگاه اولستر رشته تئاتر خوانده است . «گلادياتور» و «موميايي» تجربه هاي سينمايي او هستند.

 26-يارا شهيدي

 بازيگر 13 ساله از پدري ايراني است . او در فيلم «سالت» با «آنجلينا جولي» همبازي بود.

 27-نويد نگهبان

وی متولد مشهد است او از 8 سالگي به بازيگري پرداخت و فعاليت حرفه اي خود را در آلمان و آمريكا ادامه داد.

 «برادران» يكي از تجربه هاي سينمايي اوست.ایفای نقش در سریال سرزمین مادری  نیزاز کارهای برجسته اوست.

28- پیمان معادی
 

پیمان معادی فرزند یک زوج ایرانی است که در سال ۱۹۷۰ در نیویورک، ایالات متحده به دنیا آمده است. او به عنوان فیلمنامه‌نویس با نگارش فیلمنامه آواز قو فعالیت خود را در سینما آغاز کرد و تا چند سال، به نوشتن فیلم‌نامه مشغول بود. به عنوان بازیگر در سال ۱۳۸۷ برای اولین‎بار در فیلم درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی ظاهر شد و بازی ماندگاری از خود به جای گذاشت.

۲ سال بعد، او جایزهٔ خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد را برای فیلم جدایی نادر از سیمین اثر اصغر فرهادی (۲۰۱۱ میلادی) از جشنواره بین‌المللی فیلم برلین دریافت کرد. وی هم اکنون ساکن لس آنجلس است. معادی در سریالی به نام «عدالت کیفری» (به انگلیسی: Criminal Justice) به کارگردانی استیون زایلیان، در کنار رابرت دنیرو بازی کرد. او در این سریال نقش شخصیتی به نام سلیم خان را ایفا می‌کند. زایلیان یکی از نویسندگان فیلمنامهٔ «فهرست شیندلر» اثر استیون اسپیلبرگ است. بازی در فیلم «کمپ اشعه ایکس» اثر پیتر ستلر و فیلم تاریخی «آخرین شوالیه» اثر کازئواکی کی‌ریا نیز در کارنامه پیمان معادی دیده میشود.

29-گلشیفته فراهانی

شاید تنها کسی از این فهرست باشد که نیازی به معرفی ندارد. حضور اخیر او در صحنه‌هایی غیراخلاقی فیلمهای غربی نشان می‌دهد که او قسمتی از یک پروژه‌ی برنامه ریزی شده برای تحقیر فرهنگ شرقی و خصوصاً ایرانی-اسلامی است. وی بازیگریست به ظاهر ایرانی که در منجلاب سینمای غرب غرق شده است.  

برترین ها:

نام: آرنولد شوارزنگر - Arnold Schwarzenegger

تاریخ تولد : 30 جولای 1947 در تال، اشتایرمارک، اتریش

ملیت: ایالات متحده آمریکا/ اتریش

حزب سیاسی: جمهوری‌خواه

همسر: ماریا شرایور کندی (۲۰۱۱–۱۹۸۶)

تعداد فرزندان: 4

پیشه: سیاستمدار

تخصص: بدنساز، بازیگر سینما (تاکنون-۱۹۶۹)، سیاست‌مدار نویسنده، تهیه کننده و کارگردان

دین: مسیحی کاتولیک

والدین: گوستاو - آئورلیا

قد:  ۱٫۸۸ سانتی‌متر

وزن: ۱۰۸ کیلوگرم

مهمترین افتخارات : برنده جایزه گلدن گلاب بهترین اولین حضور در فیلم در سال 1977 برای فیلمStay Hungry ، نامزد گلدن گلاب بهترین بازیگر نقش اصلی فیلم کمدی یا موزیکال در سال 1995 برای فیلم جونیور و ...

معرفی کوتاه :

« آرنولد الویز شوارزنگر » در 30 ام جولای 1947 در شهری کوچک از ایالت « اشتایر مارک » کشور « اتریش » بدنیا آمد. او از چهارده سالگی به سوی بدنسازی و پرورش اندام کشیده شد و از آن پس در مسابقات بزرگ و کوچک بدنسازی در سرتاسر اروپا شرکت کرد و تا سال 1970، 5 بار در مسابقات پرورش اندام « مستر یونیورس » و 7 بار « مستر المپیا » شد. او توانست با این عناوین پر افتخار نام خود را بعنوان بهترین بدنساز تاریخ در کتاب رکورد های گینس به ثبت برساند.

شوارزنگر خود را به مسابقات پرورش اندام محدود نکرد و اولین حضور رسمی اش در فیلم های سینمایی با فیلم کم هزینه « هرکول در نیویورک » رقم خورد. مدتی بعد « باب رافلسون » او را در فیلم Stay Hungry در کنار بازیگرانی چون « جف بریجز » و « سالی فیلدز » قرار داد. این نقش باعث شد شوارزنگر گلدن گلاب هم به استعداد او پی ببرد و از طرف این موسسه موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر تازه کار شد. در سال 1975 او در مستند Pumping Iron حضور یافت. این مستند درباره مسابقات مستر المپیا آفریقای جنوبی بود. در ضمن این مستند در زمره یکی از بهترین مستند های قرن بیستم قرار گرفت.

سال 1979 شوارزنگر مقابل « کرک داگلاس » در کمدی Villain بازی کرد و در فیلم های تلویزیونی هم موفقیت های قابل توجهی بدست آورد ولی فیلمی که آرنولد نیاز داشت اینها نبود او به فیلم قهرمانی نیاز داشت تا هم استعداد بازیگری و هم اندام ورزیده او را نشان دهد و بالاخره این نیاز هم بر آورده شد و در نقش اصلی فیلم « کونان وحشی » ظاهر شد. این فیلم در سطح جهانی به شهرت خوبی رسید و فورا قسمت دومش هم ساخته شد و بر شهرت شوارزنگر افزود.

با این همه سری کونان هنوز چیزی نبود که بتواند او را به اوج شهرت برساند و بالاخره او نقش اول فیلم « ترمیناتور » را عهده دار شد. فیلم تبدیل به یکی از بهترین آثار علمی تخیلی و اکشن شد و آرنولد را هم تبدیل به اکشن کار درجه یک هالیوود کرد. از آن پس شوارزنگر در فیلم های متوسط و بزن بهادر بسیاری حاضر شد و در سایه حضور شوارزنگر این فیلمها به شهرت و موفقیت نسبتا خوبی در سطح جهان دست یافتند. مدتی کوتاه پس از اولین فیلم سری ترمیناتور، آرنولد شروع بازی در نقش های کمدی کرد و همزمان بر تعداد طرفدارانش نیز افزود. سال 1990 سالی بینظیر برای شوارزنگر و تهیه کنندگان فیلم هایش بود. دو فیلم « پلیس مهد کودک » و « یادآوری مطلق » به فروشی بی نظیر در باکس آفیس دست پیدا کردند.

اما سال 1991 سال تجدید دیدار شوارزنگر با کامرون بود. بودجه « ترمیناتور : روز داوری » به 100 میلیون دلار رسید. هزینه تولید فیلم قبلی ترمیناتور فقط شش میلیون دلار بود. فیلم باز هم با موفقیت خوبی هم در باکس آفیس و هم در آکادمی اسکار مواجه شد. این موفقیت در شهرت شوارزنگر بی تاثیر نبود و او از طرف « اتحادیه ملی سینما داران » ستاره دهه نام گرفت.پس از فیلم نچندان جالب Last Action Hero  آرنولد با دوست قدیمی خود کامرون همکاری را از سر گرفت و در فیلم « دروغ های حقیقی » به ایفای نقش پرداخت. این فیلم عامه پسند سود قابل توجهی را روانه جیب سازندگانش کرد. پس از اکشن ها موفق بار دیگر شوارزنگر سراغ فیلم های خانوادگی رفت و در دو فیلم « جونیور » و Jingle All The Way حضور یافت اما این پایان اکشن های نفس گیرش نبود او برای طرفداران پر پرو پا قرصش فیلم Eraser را داشت.

فیلم با استقبال خوب تماشاگران مواجه شد اما سال بعد شوارزنگر در فیلم « بتمن و رابین » یکی از نقش های اصلی را بازی کرد. این فیلم هم اکنون به عنوان مزخرف ترین بتمن ساخته شده در تاریخ شناخته می شود. بتمن و رابین به زور هزینه تولید خود را جبران کرد و تبدیل به یک شکست تمام عیار شد.

در آخرین سال قرن بیستم فیلم End of Days از او اکران شد و در گیشه هم موفق عمل کرد ولی با شروع قرن بیست و یکم همه چیز تغییر کرد دیگر فیلم های شوارزنگر گیشه ها را تسخیر نمی کردند، « 6 روز » در سال 2000 اکران شد و فروشی تقریبا معادل بودجه اش داشت و Collateral Damage هم شکست تجاری خورد. دوباره نوبت ترمیناتور شد تا به پرده سینما ها برگردد نقش طبق معمول به شوارزنگر رسید ولی کارگردان تغییر یافت و به جای کامرون « جانتان موستو » بر صندلی کارگردانی نشست. حذف بازیگران قسمت های قبلی و جایگزینی آنها هم عاملی در شکست هنری فیلم شد. هر چند فیلم با بودجه ی دوبرابر فیلم یعنی قبلی 200 میلیون دلار ساخته شد ولی از لحاظ هنری ضعیف ترین فیلم سری نام گرفت. ( البته در بین ترمیناتور هایی که شوارزنگر بازی کرده ).

سال های 2003، 2004 و 2005 شوارزنگر از نقش های اصلی کنار رفت و در سه فیلم « دور دنیا در 80 روز »، « بچه و من » و Roundownنقش هایی جزیی بر عهده گرفت. و اما در سال 2003، 38 امین فرماندار کالیفرنیا شد ( از حزب جهموری خواه ) و شغل بازیگری اش را به تعلیق در آورد. ولی در 3 ژانویه 2011 کرسی فرمانداری را به « جری براون » واگذار کرد و شایعات از فیلم های آینده او شروع شد. و بالاخره پس از تایید خبر های پراکنده او بازیگری را دوباره آغاز کرد و این هفته در فیلم « بی مصرف ها 2 » بعد از ده سال او را دوباره در نقشی درست و حسابی می بینیم.

نکاتی که احتمالاً درباره آرنولد شوارزنگر نمی دانید :

او در سال 1986 با « ماریا شریور » ازدواج کرد. شریور ژورنالیست است اما نکته جالب اینکه او خواهر زاده « جان اف کندی » رئیس جهمور آمریکاست. با این حساب آرنولد داماد خانواده کندی محسوب می شد. ولی این زوج سال 2011 از هم جدا شدند.

آرنولد چهار فرزند از شریور دارد.

در اکتبر سال 1997 از طرف مجله معتبر امپایر بیستمین بازیگر برتر کل دوران انتخاب شد.

در آوریل 1997 تحت عمل جراحی قلب گرفت. او دچار نوعی عارضه مادر زادی در یکی از دریچه های قلبش بود.

در کتاب رکورد های گینس صاحب رکورد « بهترین و ورزیده ترین بدن » در کل تاریخ است.

سهامدار دو رستوران به نام های « سیاره هالیوود » و « شاتزی » بود. البته سال 2000 سهامش را در سیاره هالیوود فروخت.

القاب جالبی دارد. یکی از آنها « گاورنیتور » است که حاصل ادغام « ترمیناتور » ( نابودگر ) با « گاورنر » ( فرماندار ) است یعنی ترجمه فارسی این لقبش می شود: « فرمانگر »!

از القاب دیگرش می توان به « بلوط اتریشی » اشاره کرد. کلمه بلوط نام شرکتش نیز هست.

در سال 1983 شهروند آمریکا شد.

فارغ تحصیل یک رشته عجیب از دانشگاه ویسکونسین است. نام رشته اش این است: بازاریابی فیتنس و تجارت!

در زادگاهش یک استادیوم فوتبال به یاد او « شوارزنگر » گذاشته اند.

بعد از ترک وطنش برای کمی پول جمع کردن راهی بریتانیا شد او در ازای هفته ای سی پوند کار می کرد.

صاحب دکترای افتخاری از دانشگاه ویسکونسین و چاپمن است.

در دوران اوج سایز بدن او به این ترتیب بود: بازوها: ۵۷ سانتی متر سینه: ۱۴۶ سانتی متر کمر: ۸۵ سانتی متر رانها: ۷۴ سانتی متر ساق پا: ۵۰ سانتی متر وزن بدن: ۱۰۸ کیلوگرم قد: ۱۸۸ سانتی متر

او و کمپانی وارنر تصمیم گرفتند به علت حادثه 11 سپتامبر اکران فیلم Collateral Damageرا به تعویق بندازند. چون موضوع فیلم درباره آتش نشانی است که خانواده اش را در یک بمب گذاری تروریستی از دست داده.

از دوستان دوران کودکی اش شنیده اند که در بچگی آرزو داشته به آمریکا برود، بازیگر شود و با دختر خانواده کندی ازدواج کند. جالب است که هر سه آرزو او به وقوع پیوست.

یک عمل جراحی فک هم گذرانده.

ساغدوشش در عروسی « فرانکو کولومبو » بوده.

در پشت صحنه « ترمیناتور 3 » دچار حادثه شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

در دهه 90 نهمین مرد گیشه نام گرفت.

کامرون می خواست نقش « کایل ریس » را در ترمیناتور به شوارزنگر بدهد ولی شوارزنگر پس از خواندن فیلمنامه نقش ترمیناتور را خواست اما کامرون موافقت نکرد ولی آرنولد اطمینان داد که از عهده نقش بر می آید و البته که همینطور هم شد.

نامزدی اش را برای فرمانداری کالیفرنیا برای اولین بار در تاک شو معروف « جی لنو » اعلام کرد. این صحنه بیاد ماندنی ترین صحنه سال 2003 در تلویزیون بود.

در جریان فیلمبرداری کونان وحشی بشدت از درد پشت رنج می برد.

یک برادر بزرگتر داشت که در سال 1971 از دنیا رفت.

نقش « مک کلین » را در سری « جان سخت » رد کرده بود.

در یکی از شو های کمدی فرانسوی یک عروس خیمه شب بازی به نام اوست.

وقتی در دوران نوجوانی بدنسازی را شروع کرده بود. متوجه شد بدنش نا متعادل شده است چون بازو ها و سینه اش خوب پرورش یافته بودند ولی پاهایش بسیار لاغر بودند.

فقط در چهار تا از فیلم هایش می میرد: در فیلم های سری ترمیناتور و فیلم پایان روز ها.

اولین صحنه رمانتیک در فیلم هایش را با « ساندل برگمن » در فیلم کونان وحشی تجربه کرد.

اولین کسی است که در یک سال برای یک فیلم نامزد سه جایزه تمشک طلایی می شود: بدترین بازیگر، بدترین بازیگر نقش مکمل و بدترین جفت ( با کپی خودش در فیلم شش روز )

وقتی شوارزنگر فهمید کامرون فیلم سوم ترمیناتور را کارگردانی نخواهد کرد تصمیم گرفت کامرون را راضی کند ولی کامرون گفت: تو فیلم را بازی کن حتی بدون من و یک عالم هم از آنها پول بگیر!

وقتی شوارزنگر داشت برای نسخه ویژه دی وی دی کونان وحشی مصاحبه می کرد میکروفون به سرش اصابت کرد. جالب اینجاست که آرنولد بجای عصبانی شدن گفت: می بینید که من حتی نمی توانم بدون اسیب دیدن برای کونان وحشی مصاحبه هم بکنم.

در خانه ای بزرگ شده که نه تلفن داشت نه یخچال و نه دستشویی!

در جریان فیلمبرداری « شکارچی » دوست صمیمی « جسی ونتورا » شد. از قضا او هم مانند شوارزنگر فرماندار شد!

بعلت لهجه افتضاحش کمپانی اجازه نداد نریشن های فیلم کونان وحشی را بخواند.

دومین بازیگری است که بعنوان فرماندار انتخاب می شود. اولی رئیس جهمور سابق ایالات متحده « رونالد ریگان » بود.

در دسامبر 2001 شش دنده اش را در تصادف موتور سیکلت شکست.

در فوریه 2005 همراه پسرش در یک حادثه رانندگی زخمی شد.

در کل زندگی هنریش برای هشت بار نامزد تمشک طلایی شده.

شمشیری را که در فیلم کونان وحشی داشت، در دفتر فرمانداری اش نگه داری می کرد.

از طرفدارن بزرگ کشتی حرفه ای است.

در سال 2006 بدون سختی زیادی دوباره بعنوان فرماندار انتخاب شد.

اولین عضو خانواده کندی است که فرماندار می شود.

قرار بود نقش « جاج درد » را به او بدهند ولی نقش به « سیلوستر استالونه » رسید.

شریک استالونه در رستوران های سیاره هالیوود بود.

در کودکی بازیگر مورد علاقه اش « جان وین » بود. بعد از فرمانداری روز 26 می را بعنوان روز جان وین نامگذاری کرد.

در طول تعطیلات در هاوایی جان یک مرد را از غرق شدن نجات داد.

بجای « ویل اسمیت » برای فیلم « من افسانه ام » در نظر گرفته شده بود.

نقش Animal Mother را در فیلم « غلاف تمام فلزی » کوبریک را رد کرد و بجای آن در فیلم Running Man بازی کرد.

برای نقش اصلی فیلم « روز های عجیب » در نظر گرفته شده بود ولی نقش به « رالف فاینس » رسید.

انتخاب اول برای نقش « پلیس آهنی » بود.

در فیلم هایش دوبار به صلیب کشیده شده یکبار در کونان وحشی و بار دیگر در پایان روز ها.

نقش « دکتر منهتن » در فیلم Wachmen برای او در نظر گرفته شده بود.

در روز های فرمانداری او، رستوران بورگر کینگ شعار جالبی را روی پوستر هایش چاپ کرده بود: این همبرگر آنقدر بزرگ است که فقط بدرد فرماندار می خورد!

مهمترین فیلمهای آرنولد شوارزنگر :

Terminator genisys 2015

Maggie 2015

The Expendables 3

Sabotage 2014

Scape Plan 2013

Tha Last Station 2013

The Expendables 2 2012

Terminator 3: Rise of the Machines 2003

Jingle All the Way 1996

Eraser 1996

Junior 1994

True Lies 1994

Terminator 2: Judgment Day 1991

Total Recall 1990

Predator 19877

Commando 1985

Conan the Barbarian 1982

برخی از دستمزد های آرنولد شوارزنگر :

Hercules in New York (1969) $12,000

Conan the Barbarian (1982) $250,000

The Terminator (1984) $75,000

Commando (1985) $2,000,000

Predator (1987) $3,500,000

Total Recall (1990) $11,000,000

Kindergarten Cop (1990) $12,000,000

Terminator 2: Judgment Day (1991) $12,000,000

True Lies (1994) $15,000,000

Eraser (1996) $20,000,000

Batman & Robin (1997) $25,000,000

Collateral Damage (2002) $25,000,000

Terminator 3: Rise of the Machines (2003) $30,000,000

The Expendables 2 (2012) $10,000,000

 وودی آلن کارگردان آمریکایی می‌گوید ساختن فیلم‌های بزرگ کار او نیست، برای این‌که او مردی از طبقه متوسط و خیلی تنبل است که ترجیح می‌دهد به‌جای روبه‌رو شدن با چالش یک صحنه دشوار برای شام به خانه برود. در حالی‌که طرفداران آلن با این حرف او مخالف هستند و از فیلم‌های موفق چون «منهتن» و «آنی هال» یاد می‌کنند، او می‌گوید فاقد جدیت و کمال‌گرایی است که برای بزرگی لازم است.
 

آلن می‌گوید: «من تنبل و دور از کمال‌گرایی هستم. استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی تا نیمه‌شب روی جزئیات کار می‌کنند و زحمت می‌کشند، اما من ساعت شش که می‌شود می‌خواهم به خانه بروم و شام بخورم. فیلمسازی برای من همه وجودم نیست. »

او ادامه می‌دهد: «یک نقص دیگر این است که من هوش یا عمق ناشی از استعداد طبیعی را ندارم. بزرگی در من نیست. وقتی صحنه‌های فیلم‌های (آکی‌را) کوروساوا را می‌بینید، متوجه می‌شوید که سر صحنه یک مجنون است. صد اسب سر صحنه است و همه‌چیز باید کامل باشد. او دیوانه بود. من هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را ندارم. »

آلن 79 ساله در سال‌های اخیر به‌خاطر کیفیت فیلم‌هایش مورد انتقاد بوده است. تازه‌ترین فیلم او «مرد غیرمنطقی» (Irrational Man) با بازی واکین فینیکس و اما استون «خیلی خیلی بد» و «تقریباً غیرقابل‌دیدن» توصیف شده است. پیش از آن «ملیندا و ملیندا» (2004) و «رویای کاساندرا» (2007) هم با چنین واکنش‌هایی روبه‌رو شدند.

آلن در گفت‌وگو با NPR می‌گوید: «مشکل این است که من به طبقه متوسط تعلق دارم. اگر دیوانه این کار بودم، شاید بهتر بود. اگر سر صحنه فریاد می‌زدم و پافشاری می‌کردم، شاید بهتر بود، اما نمی‌دانم. می‌گویم، «همین قدر خوب است!» این ویژگی طبقه متوسط است که با قدرت تولید همخوانی ندارد. »

آلن می‌گوید احساس می‌کند فیلم «امتیاز نهایی» با بازی اسکارلت جوهانسن تا حد زیادی با تعریف او از بزرگ بودن یک اثر نزدیک بود و او تولید هر فیلم را با این امید که یک اثر کلاسیک خلق کند، شروع می‌کند. «شما همیشه می‌خواهید «همشهری کین» بسازید یا «دزد دوچرخه» بسازید، اما این اتفاق نمی‌افتد.»

با این حال، آلن بعد از اکران «مرد غیرمنطقی» گفت او فیلمسازی را یک راه «خوشایند» برای امرار معاش می‌داند. «همه ما باید در زندگی امرار معاش کنیم و برای رسیدن به این هدف کاری انجام بدهیم. با استانداردهای عمومی شغل‌ها، ساختن فیلم یک راه خیلی خوب است. شما با آدم‌های خیلی بااستعداد کار می‌کنید. من با زنان زیبا و مردان خوب کار می‌کنم. این  کار سخت و ملال‌آور نیست. من از کار کردن لذت می‌برم. »

او ادامه می‌دهد: «شاید حاصل کار من به‌خاطر این موضوع باشد. زندگی خیلی معقولی دارم. صبح‌ها بلند می‌شوم و کار می‌کنم. بچه‌هایم به مدرسه می‌روند، با تردمیل کار می‌کنم، کلارینت می‌زنم، با همسر قدم می‌زنم. هر روز برای قدم زدن یک جای مشخص می‌رویم. اگر دیوانه بودم شاید به نفعم بود. »

آلن در بخش دیگر گفت‌وگو، نداشتن حس کنجکاوی را دلیل این‌که هیچ‌وقت در فیلم‌هایش به موضوع مواد مخدر نپرداخته، بیان می‌کند. «موضوع مواد مخدر هیچ‌وقت برایم جالب نبوده است. خیلی موضوعات هستند که برایم جذابیت ندارند. به تکنولوژی علاقه ندارم. کامپیوتر ندارم. به سفر و موسیقی محبوب علاقه ندارم. »

او در پاسخ به این پرسش که در آستانه 80 سالگی دوست دارد دیگران او را چطور به یاد بیاورند، می‌گوید: «برایم مهم نیست. بچه‌هایم که حق امتیاز فیلم‌هایم را در اختیار دارند می‌توانند تمام فیلم‌هایم را بردارند و دور بریزند. شما و من می‌توانیم بالای قبر شکسپیر بایستیم و او را تحسین کنیم، اما این اصلا مهم نیست. شما منقرض می‌شوید.»